سراب انعطاف پذیری اقتصادی آمریکا چگونه آشکار شده است؟
هفته اول آگوست چیزی جز یک کابوس برای بازارهای سهام جهانی نبود چرا که هراس از رکود اقتصادی قریب الوقوع آمریکا امواج شوکه کننده را به مراکز مالی از نیویورک گرفته تا توکیو، ارسال کرده است.
بدبینی اقتصادی برخاسته از ایالات متحده نه فقط بازارهای این کشور را بی ثبات ساخته بلکه باعث یک تزلزل در سطح دنیا شده و شکنندگی چشم انداز اقتصادی را برجسته ساخته است.
تازهترین شاخصهای اقتصادی آمریکا تصویری نگران کننده را ترسیم میکند. گزارش اشتغال در بخش غیرکشاورزی برای ماه جولای نشان میدهد فقط ۱۱۴ هزار شغل ایجاد شده که بسیار کمتر از ۱۷۵ هزار شغل مورد انتظار بوده است. این آمار ناامیدکننده که با افزایش نرخ بیکاری از ۴.۱ درصد به ۴.۳ درصد همراه شده، اعتماد به انعطاف پذیری اقتصاد ایالات متحده را متزلزل ساخته است.
تصمیم بانک مرکزی آمریکا برای حفظ نرخ بهره با وجود این سیگنالهای تضعیف اقتصادی، نگرانیها را بیش از پیش کرده است.
هراس از رکود محدود به آمریکا نیست بلکه در کل جهان تسری یافته بازارها را در اروپا و آسیا تحت تاثیر قرار داده است. واکنش به وجود آمده در بازارهای جهانی نشان دهنده یک موضوع بحرانی است؛ اتکاء بیش از حد بر اقتصاد ایالات متحده به عنوان زنگ هشداری برای سلامت اقتصادی جهان.
شرایط کنونی بازار نشان دهنده یک تغییر چشمگیر در روایت اقتصادی است. ماههاست سرمایه گذاران دلخوش از این انتظارند که بانک مرکزی آمریکا نرخ بهره را کاهش میدهد و نیرویی به اقتصاد تزریق میکند. با این وجود دادههای اخیر حاکی از آن است که احتمالا اقتصاد ایالات متحده به آن قدرتمندی که پیش از این تصور میشد، نباشد. کند شدن رشد مشاغل در کنار افزایش بیکاری نشان میدهد احیای اقتصادی ممکن است در حال از دست دادن توان خود است.
احتمال وقوع رکود در ایالات متحده سوالاتی مهم را درباره پایداری احیای اقتصادی جهان به وجود آورده است. آمریکا سالهای سال است که به عنوان موتور رشد جهانی در نظر گرفته میشود اما عملکرد اقتصادی اخیر آن نان میدهد ممکن است دیگر قادر نباشد این نقش خود را به شکلی موثر ایفاء کند.
عدم تمایل بانک مرکزی ایالات متحده به کاهش نرخ بهره در واکنش به این تحولات فقط به تردید فوق افزوده چرا که سرمایه گذاران نگرانند که بانک مرکزی ممکن است به اندازه کافی سریع برای جلوگیری از رکود وارد عمل نشود.
در حالی که تمرکز تا حد زیادی بر پتانسیل رکود اقتصادی آمریکا بوده اما مهم است که پیامدهای گستردهتر سیاست اقتصادی آمریکا را در نظر بگیریم. ایالات متحده به دلیل رویکرد درونگرای خود مورد انتقاد قرار گرفته، به ویژه تحت دولتهای اخیر، که به تنشهای تجاری و فقدان همکاری جهانی منجر شده است.
آشفتگی کنونی بازار را میتوان به عنوان یکی از پیامدهای این رویکرد تلقی کرد چرا که مشکلات اقصادی ایالات متحده به صورت موجی شکل در سراسر جهان تسری مییابد.
علاوه بر این، موضع احتیاط آمیز بانک مرکزی این کشور در قبال نرخ بهره نشان دهنده یک مساله عمیقتر است یعنی فقدان یک راهبرد اقتصادی منسجم و یکپارچه.
در حالی که پیش از این، نرخ بیکاری پایین و رشد اقتصادی پیوسته به عنوان شواهدی بر یک اقتصاد قدرتمند به آنها اشاره شد، اما واقعیت پیچیدهتر است.
آمریکا شاهد رشد کُند دستمزد، افزایش نابرابری و شمار روزافزونی از مردم که از بازار کار جدا شدهاند، بوده است.
این مسائل ساختاری نشان میدهد که اقتصاد ایالات متحده با سالم بودن فاصله بسیار دارد و ناآرامی کنونی بازار ممکن است نشانهای از این مشکلات عمیقتر باشد.
آشگفتی اخیر بازار جهانی به مثابه یک یادآوری روشن از در هم تنیدگی اقتصادهای جهان و نفوذ گستره آمریکاست.
در حالی که تمرکز فوری ممکن است بر پتانسیل یک رکود در آمریکا باشد اما تصویری گستردهتر از یک اقتصاد جهانی است که با عدم اطمینان و بیثباتی دست و پنجه نرم میکند.
همانطور که جهان اقدامات بعدی بانک مرکزی ایالات متحده را نظاره میکند، روشن است که یک رویکرد جامعتر و مبتنی بر همکاری برای پرداختن به چالشهای پیش روی اقتصد جهانی، مورد نیاز است.
بحران کنونی باید زنگ خطری برای سیاستگذاران و همچنین سرمایه گذاران باشد چرا که نیاز به رویکردی ظریفتر و پویاتر به مدیریت اقتصادی را برجسته ساخته است.