تعمیق فراگیر اصلاحات در چین و به اشتراک گذاری ثمرات مدرنیزاسیون با جهان
چین به عنوان دومین اقتصاد بزرگ جهان که با مشکلات گوناگون جدید و موقعیتهای تازه در داخل و خارج از کشور مواجه است، با چه ذهنیتی روبروست و از چه روشهایی برای حل آنها استفاده میکند که نه فقط به طور مستقیم بر وضعیت بینالمللی جاری اثر میگذارد، بلکه اثر نمایشی قوی نیز خواهد داشت.
اینکه شما جدا شدن شدید یا همکاری باز را انتخاب کنید، به دنبال بازی مجموع صفر یا همکاری متقابل و برد-برد باشید، تاثیر آن بر جامعه بشری کاملا متفاوت خواهد بود. بنا بر این، در «سومین جلسه عمومی بیستمین کمیته مرکزی حزب کمونیست» توجه کل جهان به چین جلب شده است.
یک دورنمای خارجی مهم این نشست این است که جهانی سازی اقتصادی که دههها ادامه داشته، با تهدیدهای بی سابقهای روبروست و بی اعتمادی و اختلاف به شکلی روزافزون روابط سیاسی و اقتصادی بینالمللی را دچار مشکل کرده است.
توسعه هر چه بیشتر علم و فناوری فرصتهایی را به ارمغان آورده و مسائل جدیدی را نیز ایجاد کرده است. شرایط اقتصادی مانند بحرانهای مالی جهانی و درگیریهای محلی گاه و بیگاه رخ میدهند. عوامل متعدد دست به دست هم داده تا جامعه بشری را به این تقاطع تاریخی سوق دهد.
در حالی که برخی کشورهای بزرگ به شکلی غیرمسئولانه انداختن تقصیر به گردن دیگران را انتخاب کرده و درگیریهای داخلی را با تحریک منازعات خارجی منتقل میکنند و به شکلی جدی ثبات زنجیره صنعتی و زنجیره تامین جهانی را تحت تاثیر قرار میدهند، چین قاطعانه پرچم اصلاحات و گشایش را بالا نگه داشته، مدرنیزاسیون به سبک چینی را را از طریق اصلاحات عمیقتر ترویج کرده، ثمرات مدرنیزاسیون را با جهان به اشتراک گذاشته و به جهشی تاریخی از همزیستی مسالمت آمیز به یک سرنوشت مشترک، دست یافته است.
عزم و شجاعت حزب حاکم چین در این فرایند و قاطعیت و اتحاد جامعه چینی برای «انجام اصلاحات تا انتها»، انرژیهای مثبت گرانبهایی برای جهان سرشار از تغییرات به حساب میآیند.
چین نه فقط مشکلات متعدد جدیدی که با آنها روبروست را به گردن دیگران نمیاندازد بلکه مستمرا خود را بهبود بخشیده و در پی نوآوری درونی بر آمده است. این نوعی قدرت عظیم ذهنی و مسئولیت پذیری قلمداد میگردد. اصلاحات چین همواره به ارزش «ابتدا مردم» پایبند بوده و هدفگرایی را با مسائلگرایی ترکیب کرده است.
رهبران چین صراحتا «در دل مشکلات رفتن و تمرکز بر آنها» تاکید کردهاند. بنا بر این، اصلاحات چین شامل چرخهای مطلوب است: به وسیله مشکلات ایجاد شده و در حل مستمر مشکلات تعمیق یافته است. نتیجه نهایی این است که چین یک معجزه توسعه اقتصادی سریع و ثبات اجتماعی درازمدت ایجاد کرده که در جهان نادر است. آن دسته از سیاستمداران غربی که مدعیاند چین با «سرقت دستاوردهای غربی» به توسعه سریع دست یافته، در واقع درکی از منطق زیربنایی توسعه چین ندارند.
اصلاحات و توسعه چین دارایی گرانبهایی است که نه فقط برای خود چین ارزشمند است بلکه برای یک نظم بینالمللی منصفانهتر نیز دارای ارزش است. از منظر ترویج جهانی سازی اقتصاد، پشتیبانی قاطع چین از تجارت و آزادسازی و تسهیل سرمایه گذاری و مخالفت شدید آن با تمام اشکال یکجانبه گرایی و حمایت گرایی، همگی به حفظ ثبات تجارت جهانی و حذف موانع پیش روی توسعه اقتصادی جهان کمک کرده است.