ترافیک دیپلماتیک در پکن تصادفی نیست
هر کس به روابط بینالملل توجه کند فورا متوجه فعالیتهای دیپلماتیک فشردهای میشود که این روزها در پایتخت چین در حال وقوع است. مثلا ۹ آوریل (۲۱ فروردین) را در نظر بگیرید. در این روز «سرگئی لاوروف» وزیر خارجه روسیه به پکن سفر کرد و همزمان «جنت یلن» وزیر خزانه داری آمریکا و همچنین مقامات برجستهای از کشورهای همسایه مثل «اونگ دینه هوئه» رئیس مجلس ملی ویتنام و «هنگ سویی کیت» معاون نخست وزیر سنگاپور و سران کشورهای جزیرهای اقیانوس آرام مانند «وسلی سیمینا» رئیس جمهور میکرونزیا در چین حضور داشتند.
البته «اولاف شولتز» صدراعظم آلمان و «آنتونی بلینکن» وزیر خارجه آمریکا هم در حال آماده شدن برای سفر به چین هستند.
حضور شمار زیادی از مقامات بلندپایه آن هم به صورت همزمان در پکن، در واقع تا اندازهای تصادفی به نظر میرسد. عمدی پشت این همزمانی دیدارها نبوده اما باید گفت نتیجه اجتناب ناپذیر و تجلی روشن دیپلماسی کشورهای بزرگ با ویژگیهای چینی است.
اوضاع بینالمللی طی سالهای اخیر سریعا تغییر کرده است اما چین همواره به هماهنگی، همکاری و همزیستی و چندجانبه واقعی در سطح جهان، پایبند بوده است.
این امر در عین حال، فضای گستردهای به منظور توسعه همه کشورها با باز بودن و شتاب توسعه قوی خود فراهم میکند.
انجام تبادلات با چین برای تمام کشورها چیزی غیرقابل مذاکره است. اگر جمعیت زیادی دارید میتوانید با صراحت و موفقیت حرف بزنید و میتوانید بعد از این گفتگو آن را اجرایی کنید. چینیها در انجام امور بسیار عملگرا هستند.
آنچه ما از آن حمایت میکنیم یا با آن مخالفت میورزیم همگی از رفتار و اندیشههای خاص سرچشمه میگیرند. ما هیچگاه کشوری را هدف نمیگیریم و به یکدیگر برچسب نمیزنیم یا همدیگر را به عنوان دشمن طبقه بندی نمیکنیم. بنا بر این، حلقه دوستان ما هر لحظه در حال بزرگتر و بزرگتر شدن است. همگی «طرفهای» ما هستند.
واشنگن هم طی چند روز گذشته، بسیار پر رفت و آمد بوده و «نشست آمریکا-ژاپن» و «نشست آمریکا-ژاپن-فیلیپین» یکی پس از دیگری برگزار شده است.
علاوه بر این، «دیوید کامرون» وزیر خارجه بریتانیا نیز در آمریکا به سر میبرد. اگر با دقت به این فعالیتهای دیپلماتیک نگاه کنید، بیشترین واژههای مورد استفاده «مهار»، «ائتلاف»، «تهاجم» و «محافظت» است. حتی اگر خیلی نزدیک نشوید میتوانید بوی باروت را استشمام کنید.
اگر مناسبات میان کشورها باید توسط «ما» و «آنها» تعریف شود و همه باید از همه مزایا استفاده کنند، چگونه ممکن است عدم تعادل وجود نداشته باشد؟
امروز مقامات خارجی بیشتر و بیشتری از ابتکار سفر به چین استفاده میکنند و چین در حال ایفای نقش روزافزون مهمی در موضوعات بینالمللی و مسائل داغ منطقهای است.
این فقط بخاطر اندازه بزرگ چین نیست بلکه بخاطر این است که مفهوم چین در سراسر جهان مورد استقبال قرار گرفته است.
اگرچه بسیاری از کشورهای غربی که «دوست آمریکا» به حساب میآیند در اظهارات خود محتاطتر هستند، اما روند واقعی همکاری با چین متوقف نشده است.
در حقیقت حتی خود واشنگتن هم قادر نیست جذب منافع متقابل و نتایج برد-برد را رد کند.