تنش آفرینی آمریکا در دریای سرخ مقابل موضع منصفانه چین
دریای سرخ که زمانی یک آبراه پر تردد بود که شمار فراوانی از کشتیهای تجاری از سراسر جهان در آن تردد میکرد حالا در آشفتگی و ناآرامی قرار گرفته است. چین در میانه همه این تنشها و پیچیدگیها صدای منصفانهای را بلند کرده است.
«وانگ یی» وزیر امور خارجه چین روز یکشنبه در قاهره پایتخت مصر از تشدید تنشها در دریای سرخ عمیقا ابراز نگرانی کرد. وی خواستار پایان بخشیدن به آزار کشتیهای غیرنظامی در دریای سرخ شد و در عین حال تاکید کرد که شورای امنیت سازمان ملل هیچ گاه به هیچ کشوری اجازه استفاده از زور علیه یمن را نداده است.
وانگ خواستار خویشتنداری تمام طرفها از هر گونه اقدامی شد که بر آتش تنش در دریای سرخ بدمد و خطرات امنیتی کلی را در منطقه افزایش دهد.
موضع منصفانه چین در عدم جانبداری یا نشان دادن تعصب نهفته است. این در تضاد آشکار با رویکردی است که کشورهای غربی در قبال جنگ غزه در پیش گرفتند؛ آنها قاطعانه حماس را مقصر دانستند بدون اینکه به دلایل پشت حملات حماس اشارهای کنند.
از سوی دیگر نه تنها چین از استفاده حوثیها از خشونت برای اختلال در مسیر تجاری دریای سرخ حمایت نمیکند بلکه با رویکرد متعصبانه به سرکردگی آمریکا و استانداردهای دوگانه در درگیریهای میان اسرائیل و فلسطین و همچنین استفاده از خشونت برای مقابله با خشونت هم موافق نیست.
هنگامی که حوثیها وعده حمله به کشتیهای مرتبط با اسرائیل در دریای سرخ را مطرح کردند، آمریکا چه واکنشی نشان داد؟ تنش.
ایالات متحده در ابتدا یک ائتلاف چندملیتی علیه شبه نظامیان یمنی تشکیل داد. پس از اینکه دید کارآمدی این عملیات رضایتبخش نیست، ارتشهای آمریکا و بریتانیا حملاتی را علیه اهداف حوثیها در مناطق تحت کنترل حوثیهای یمن، انجام دادند. اما این عملیاتها نتوانست حملات حوثیها به کشتیها را متوقف کند و حالا حوثیها در حال هدف گرفتن کشتیهای آمریکایی هستند.
این عملیات تلافی جویانه و ضدتلافی جویانه در حال تبدیل شدن به گلوله برفی است. حالا مشهود است که ایالات متحده و بریتانیا توانمندیهای نظامی شبه نظامیان حوثی را دست کم گرفتهاند. کارشناسان بر این باورند که مهار حوثیها برای آمریکا سخت خواهد بود بحران دریای سرخ به این زودیها حل نخواهد شد.
در مقابل این شرایط، رسانههای کشورهای مختلف متوجه پدیدهای جالب شدهاند؛ کشتیهای دریایی در حال نشان دادن هویت چینی در دریای سرخ هستند تا هدف حمله حوثیها قرار نگیرند.
این بازتابی از قدرت نرم چین است. «شبه نظامیان حوثی علاقهای به هدف قرار دادن به کشتیهای چینی ندارند. دلیل آن ساده است- چین اظهار نظر و اقدامات منصفانهای در خصوص امور خاورمیانه داشته است. چین هیچ منافع خاصی در این منطقه ندارد و فقط به صلح، امنیت و ثبات منطقهای اهمیت میدهد.»
چین نقشی سازنده در ایجاد صلح در خاورمیانه بازی کرده است. تنش زدایی با وساطت چین بین ایران و عربستان سعودی یک «موج آشتی» در خاورمیانه ایجاد کرده است.
«اتحادیه عرب» تصمیم به پذیرش مجدد سوریه پس از طرد ۱۲ ساله آن گرفت. ترکیه و مصر عادی سازی کامل روابط خود را محقق کردند و به حدود یک دهه خصومت دیپلماتیک پایان دادند.
پس از وقوع درگیری غزه، «جای جون» فرستاده ویژه دولت چین در امور خاورمیانه به چندین کشور خاورمیانه سفر کرد و خواستار آتش بس و ایجاد شرایطی برای از سرگیری روند صلح شد.
چین همچنین از حامیان پیش نویس قطعنامه شورای امنیت با هدف حذف موانع پیش روی دسترسی بشردوستانه و کاهش فاجعه انسانی در غزه بود.
در مقابل حمایت فراگیر و آشکار آمریکا از اسرائیل مستقیما منجر به طولانی شدن و تشدید جنگ شده است. همچنین بخاطر وتو ایالات متحده است که شورای امنیت بارها پیش نویس قطعنامه آتش بس را به تعویق انداخته است.
اگر واشنگتن و لندن واقعا خواستار پایان دادن به بحران در دریای سرخ هستند، تنها راه آن پایان بخشیدن به بحران غزه، عقب نشینی از آنچه باید کنار بگذارند، پایان دادن به حمایت اشتباه و به کارگیری فشار در آنجایی که مورد نیاز است، است.