چرا ارزیابی عینی و منطقی اقتصاد چین ضروری است؟
دادههای منتشره از سوی «اداره ملی آمار چین» در روز دوشنبه نشان میدهد که تولید ناخالص داخلی (GDP) این کشور برای نیمه نخست سال جاری به ۵۹.۳۰۳۴ تریلیون یوان رسیده است. این شاخص با محاسبه قیمتهای ثابت در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته رشد ۵.۵ درصدی داشته است.
بر اساس دادههای مذکور، این نرخ رشد سریعتر از نرخ رشد اقتصادی سالانه ۳ درصد سال قبل و میانگین نرخ رشد ۴.۵ درصد طی سه سال وقوع پاندمی کروناست و همچنین سریعترین نرخ رشد در میان مهمترین اقتصادهای جهانی به حساب میآید.
به دلیل نقش برجسته اقتصاد چین، «صندوق بینالمللی پول» (IMF) پیش بینی کرده که چین در سال جاری میلادی به یک سوم رشد اقتصادی جهان کمک خواهد کرد. بنا بر این در میانه اقتصاد جهانی کند و آهسته، اقتصاد چین انعطاف پذیری بالا و توسعه سالم مستمری را از خود نشان دهد که از اهمیت جهانی فراوانی برخوردار است.
جهان به دقت در حال ارزیابی دادههای اقتصادی چین و انجام تحلیلها و پیش بینیهای گوناگون حول آن است که امری کاملا عادی محسوب میشود. خط سیر توسعه اقتصادی چین با اندازه عظیم آن به نقطهای رسیده که قادر است به طور چشمگیری اقتصاد جهانی را تحت تاثیر قرار دهد.
چین همچنان یکی از سریعالرشدترین اقتصادهای جهان به حساب میآید و طبق پیش بینیهای صندوق بینالمللی پول، چین با سهم قابلانتظار کمک ۲۲ درصدی به رشد تولید ناخالص داخلی کل جهان، بزرگترین کمککننده به رشد اقتصادی جهانی طی پنج سال آینده خواهد بود که دو برابر کمک آمریکاست.
بنا بر این، در وضعیت کنونی پیچیده داخلی و بینالمللی، ارزیابی عینی، جامع و منطقی وضعیت اقتصادی چین به منظور اجتناب از سوءتفاهم و سوءقضاوت، ضروری است.
به عنوان مثال، یک افزایش قابل توجهی در کمک بخش مصرف به رشد اقتصادی وجود داشته و بخش خدمات هم کمکهای اساسی کرده است. در عین حال، نیرو محرکههای جدید بسرعت در حال توسعه هستند و در این میان باید به رشد چشمگیر در حوزههایی مانند نوآوری فناورانه و هوش مصنوعی اشاره کرد.
تولید و صادرات «سه مورد جدید» شامل باتریهای لیتیومی، صفحات خورشیدی و خودروهای برقی نیز افزایشهای قابل توجهی را نشان داده است. تمام اینها نشان میدهد که اقتصاد چین به طور مستمر در حال کسب انرژی و پیش رفتن در مسیری جدید است.
از لحاظ چشم انداز طولانی مدت، شرایط عینی که رشد مداوم اقتصاد چین را حمایت میکند، همچنان وجود دارد. برای مثال، در حالی که بخش تولید چین، بزرگترین در جهان محسوب میشود، اما هنوز مسائلی مانند بزرگ اما قوی نبودن یا جامع اما برتر نبودن، وجود دارد.
این نشان میدهد بهبودها و جایگزینیهای آینده فرصتهای توسعه بزرگی را به ارمغان خواهد آورد. در عین حال، روند شهری سازی چین هنوز کامل نشده است و توسعه ترکیبی صنعتی شدن و شهری شدن نیز ظرفیت رشد قابل توجهی را برای اقتصاد چین در پی خواهد داشت.
علاوه بر این، چین بزرگترین کشور در حال توسعه جهان با جمعیت بیش از ۱.۴ میلیارد نفر است که خواستار یک زندگی بهتر هستند و برای رسیدن به آن تلاشهای جدی انجام میدهند. این بزرگترین نیروی پیشبرنده برای توسعه چین به حساب میآید.