توسعه و ثبات جهانی؛ ارمغان شراکت نزدیکتر چین و آسیای مرکزی
در جهانی که بهطور فزاینده با تنشهای ژئوپلیتیکی و موانع اقتصادی دچار شکاف شده، همکاری عمیقتر میان چین و کشورهای آسیای مرکزی بهعنوان یک نیروی ثباتبخش کلیدی مطرح است؛ نیرویی که هم به صلح منطقهای و هم به توسعه پایدار کمک میکند.
با برگزاری دومین اجلاس چین-آسیای مرکزی در روزهای ۱۶ تا ۱۸ ژوئن (۲۶ تا ۲۸ خرداد)، پیشبینیها مبنی بر این افزایش یافته که نشست مذکور، نیرویی تازه به توسعه منطقهای، اتصال اقتصادی و تفاهم فرامرزی تزریق خواهد کرد و نمونهای قانعکننده از نقش همکاری منطقهای در مواجهه با چالشهای جهانی و شکلدهی به نظمی بینالمللی و فراگیر ارائه میدهد.
چین از نخستین کشورهایی بود که پس از استقلال پنج کشور آسیای میانه، روابط دیپلماتیک خود را با آنها برقرار کرد. در طول سالها، این کشورها با قاطعیت از استقلال، حاکمیت و تمامیت ارضی یکدیگر حمایت کردهاند و به جستجوی مسیرهای توسعه مستقل توسط یکدیگر احترام گذاشتهاند.
ارتباط و همکاری برد-برد همچنان اساس روابط میان چین و آسیای مرکزی است. «شی جینپینگ» رئیس جمهور چین در سال ۲۰۱۳ در قزاقستان پیشنهاد ساخت «کمربند اقتصادی جاده ابریشم» را مطرح کرد که بخشی از «ابتکار کمربند و جاده» (BRI) به شمار میآید.
طی این سالها، همکاریهای مرتبط با ابتکار کمربند و جاده از طریق پروژههای شاخصی مانند «خط لوله گاز چین-آسیای مرکزی»، بزرگترین مزرعه بادی آسیای مرکزی در قزاقستان و قطارهای باری چین-اروپا که از این منطقه عبور میکنند، توسعه یافته است.
بهعنوان نمونه، خط لوله گاز چین-آسیای مرکزی که از سراسر ترکمنستان، ازبکستان و قزاقستان میگذرد، از زمان آغاز بهرهبرداری در سال ۲۰۰۹ تاکنون بیش از ۵۰۰ میلیارد مترمکعب گاز طبیعی به چین منتقل کرده و امنیت انرژی را برای هر دو طرف تضمین کرده و همزمان درآمدی قابل توجه برای اقتصادهای آسیای مرکزی به همراه داشته است.
حجم تجارت میان چین و آسیای مرکزی در سال گذشته میلادی به حدود ۹۵ میلیارد دلار رسید که در مقایسه با سال ۲۰۲۳، ۵.۴ میلیارد دلار افزایش داشته است. این رشد پایدار، نه فقط نشاندهنده مکمل بودن اقتصادهای چین و آسیای مرکزی است، بلکه تعهد مشترک آنان را برای حمایت از اقتصادی جهانی باز و یک نظام تجارت چندجانبه مبتنی بر قانون نیز نمایان میسازد. ابعاد فرهنگی و ارتباطات مردمی نیز از اهمیت یکسانی برخوردار است. تبادلات آموزشی، برنامههای زبانی، ابتکارات فرهنگی و همکاریهای گردشگری، پیوند میان مردم چین و آسیای مرکزی را بیش از هر زمان دیگری تقویت کرده است.
در دورهای که با بیثباتیهای ژئوپلیتیکی و ضعف روزافزون در حکمرانی جهانی همراه است، ضرورت دستیابی به نظمی عادلانهتر و فراگیرتر بیش از گذشته احساس میشود.
چین و کشورهای آسیای مرکزی بهعنوان اعضای کلیدی «جنوب جهانی»، بر چندجانبهگرایی واقعی، احترام متقابل به حاکمیت و مسیرهای توسعه منتخب خود و همچنین حل مسائل جهانی از طریق گفتوگو تاکید دارند. این تعهد مشترک، بازتابی از اجماع در حال گسترش میان کشورهای در حال توسعه برای دستیابی به نظمی عادلانهتر در حکمرانی جهانی و نیز تحقق صلح پایدار و توسعه مشترک است.
آنها از طریق همکاری در چارچوبهایی همچون «سازمان ملل متحد»، «سازمان همکاری شانگهای» و «کنفرانس تعامل و اقدامات اعتمادسازی در آسیا»، نه فقط از منافع اصلی خود دفاع میکنند، بلکه صدای جنوب جهانی را برای تحقق نظمی بینالمللی عادلانهتر رساتر کردهاند.
چین و کشورهای آسیای مرکزی با چشمانداز مشترک و اقدامات مشخص، پیشگام الگویی از توسعه فراگیر و متقابل هستند؛ الگویی که بر احترام متقابل استوار است و دیدگاههای ارزشمندی برای جامعه جهانی که با تنشها و عدمقطعیتهای فزاینده روبرو است، ارائه میکند.