نخستین جایزه دوسالانه زندهیاد پرویز اذکایی برگزار شد
روز چهارشنبه ۳ اردیبهشتماه ۱۴۰۴ ساعت ۹ صبح، همزمان با دومین روز همایش «اردیبهشت هگمتانه»، رویداد «نخستین جایزه دوسالانه زندهیاد پرویز اذکایی» در سالن غدیر دانشگاه علوم پزشکی همدان برگزار شد.
در این برنامه که موسسه پژوهشی «میراث مکتوب» و موقوفه دکتر پرویز اذکایی با همراهی بسیاری از نهادهای استانی و کشوری بانی برگزاری آن بودند، به نویسندگان سه کتاب و دو پایاننامه جوایزی تعلق گرفته و همچنین به تعدادی از صاحبان آثار رسیده به همایش، تندیس دکتر اذکایی اهدا شد.
دکتر اکبر ایرانی، رئیس هیئتامنای موقوفه فرهنگی زندهیاد پرویز اذکایی و مدیرعامل موسسه پژوهشی میراث مکتوب، یکی از سخنرانان «نخستین جایزه دوسالانه زندهیاد پرویز اذکایی» بود. دکتر ایرانی در سخنان خود به مباحثی همچون جزئیات برگزاری این رویداد، بررسی آثار دکتر اذکایی، ایرانمحوری و ایراندوستی این اندیشمند همدانی و اهمیت پاسداشت زبان فارسی پرداخت.
انگیزههایی مشترک برای رقمزدن کارهایی بزرگ
مدیرعامل موسسه پژوهشی میراث مکتوب صحبتهای خود را با خوشامدگویی به میهمانان و تشکر از مشارکتکنندگان برگزاری این برنامه آغاز کرد: «خدمت همه میهمانان گرامی، استادان، پژوهشگران، دانشجویان و سرورانی که بر ما منت نهادند، رنج راه را به جان خریدند، در این مراسم باشکوه شرکت کردند و با حضور خود این جلسه را مزین فرمودند، سلام عرض میکنم. بنده هم به سهم خودم از تمام عزیزانی که در برپایی چنین مجلس باشکوهی همکاری کردند تا موفق شویم با همراهی دوستان عزیز، علاقهمند و جوان این مراسم را ترتیب دهیم، تشکر میکنم.
وی سپس به اهمیت وجود جوانانی ایراندوست در همه شهرهای کشور برای انجام کارهای فرهنگی تاکید کرده و دراینباره گفت: «اگر نبود همت این عزیزان و ایراندوستانی که من در این شهر سراغ دارم، بنده هم علاقه و شاید انگیزهای برای آمدن و انجام این کارها نداشتم. چون همه ما با انگیزههای مشترک سهیم میشویم و یک کار بزرگی را رقم میزنیم. کاش ما در هر شهری از کشورمان افرادی داشتیم، جوانهایی داشتیم که البته داریم. بههرحال من آرزویم خیلی بیشتر از اینها است. که اینها محور و نخ تسبیح باشند. اینها کسانی باشند که افراد را جمع کنند.
چنانکه در این سالها من به دوستان همدانی در این شهر ارادت پیدا کردم. از جناب آقای حسین زندی نام میبرم که واقعا اگر ایشان نبود، شاید اینهمه کارهای فرهنگی صورت نمیگرفت و خود ایشان برای برپایی چنین جلسهای به من انگیزه داد.»
جای خالی علیرضا ذکاوتی قراگزلو در مراسم تقدیر از پیشکسوتان فرهنگی
دکتر ایرانی در ادامه سخنانش درباره نحوه آشنایی خود با زندهیاد دکتر اذکایی توضیح داد: «توفیق داشتم زندهیاد پرویز اذکایی در سال ۷۴، زمانی که در موسسه کوچک ۵۰-۶۰ متری در تهران بودم، روزی با مرحوم محمدتقی دانشپژوه به دفتر تشریف آوردند و من تنها بودم. ذوقزدگی استاد دانشپژوه نسبت به اسم من و همینطور کارهایی که شروع کردم، آغاز ارتباط ما بود. آثاری که مرحوم اذکایی تهیه کرده بودند، به ما دادند و از همان موقع این ارتباط شروع شد.»
رئیس هیئتامنای موقوفه فرهنگی زندهیاد پرویز اذکایی در بخش دیگری از صحبتهایش به دوستی علیرضا ذکاوتی قراگزلو، پژوهشگر و نویسنده تازه درگذشته همدانی، با مرحوم اذکایی اشاره کرده و گفت: «دوست نازنین ایشان مرحوم علیرضا ذکاوتی قراگزلو بود که با هم رفیق گرمابه و گلستان بودند. در این سالها هر وقت برای نمایشگاه کتاب تهران تشریف میآوردند، با هم بودند. من این سالهای اخیر که خدمتشان میرسیدم، بهخصوص این یکی دو سال اخیر که خدمت استاد ذکاوتی رسیدم، حرف و صحبت از مرحوم اذکایی که پیش میآمد، میگفتند حیف از اذکایی. اشک چشمانشان را میگرفت. امروز بسیار جایشان خالی است. چون قرار بود که در این مجلس بهعنوان پیشکسوت فرهنگی از استاد ذکاوتی هم تقدیر بشود که اجل مهلت نداد و ما این سعادت را نداشتیم.»
او در ادامه به بررسی آثاری از دکتر اذکایی که نشان از ایرانمحوری و ایراندوستی این اندیشمند همدانی دارد، پرداخت: «مرحوم اذکایی در حوزه فرهنگ و تمدن ایران باستان آثاری از جمله کتاب «فهرست ما قبل الفهرست (آثار ایرانی پیش از اسلام)» دارند. ابن ندیم در کتاب «الفهرست»، فهرست کتابهای دوره اسلامی را بیان کرد. دکتر اذکایی هم در دو جلد کتاب «فهرست ما قبل الفهرست» آثاری را که پیش از اسلام در حوزه فرهنگ و تمدن ایرانی نوشته شده، فهرست کردند که منتشر شد.
دکتر اذکایی در حوزه پزشکی ایران باستان هم کتاب دارند. ایشان در حوزه فرهنگ و تمدن دوره اسلامی نیز آثار بسیاری تألیف و تصحیح کردند. کتاب «آثارالباقیه» ابوریحان بیرونی که ما توفیق داشتیم در میراث مکتوب منتشر کردیم و برنده کتاب سال شد. کتاب «طب روحانی» ایشان هم همینطور.
ایشان در حوزه معرفی مفاخر هم کارهای بسیار ارزشمندی انجام دادند. مقالات بسیار و تکنگاشتهای ارزشمندی در زمینه معرفی مفاخر دارند. کتاب «حکیم رازی»، کتاب تکنگاشت «ابوریحان بیرونی»، کتاب مقدمهای که بر تفسیر شهرستانی نوشتهاند درباره خواجهنصیر، ابن سینا، باباطاهر و همینطور دیگر مفاخر شهر. دوستان همه اطلاع دارند که ایشان چه شخصیتهایی را معرفی کردند.
فقط به یک نکته از زندهیاد احسان یارشاطر که ایشان هم از مفاخر همدان و مدیر بزرگترین دانشنامه ایران (ایرانیکا) بودند، اشاره کنم. ایشان درباره مرحوم اذکایی مینویسند: «قدر کوششهای پیگیر و تحقیقات گسترده شما بر اهلنظر پوشیده نیست.» این اعترافی ارزشمند است که ما همه میدانیم که چه عمر پرتلاشی استاد داشتند. ترجمه بخشهایی از «قانون مسعودی» نیز در حال ویرایش است و انشاءالله در زمانی که منتشر شد، رونمایی خواهد شد.
بازیابی و بازسازی هویت ایرانی و ملی در آثار پرویز اذکایی
رئیس هیئتامنای موقوفه فرهنگی زندهیاد پرویز اذکایی در بخش دیگری از سخنان خود به این نکته که زندهیاد اذکایی دغدغه زبان فارسی را داشت، تاکید کرده و افزود: «در آثار ایشان ما شاهد بازیابی و بازسازی هویت ایرانی و هویت ملی هستیم. ایشان دغدغه زبان فارسی داشت. کمال پاشازاده دانشمند ترک عثمانی درباره برتری زبان فارسی بر زبانهای دیگر – به جز عربی، رسالهای دارند که این اعتراف بسیار ارزشمند است. والفضل ما شهدت به الاغیار (برخی میگویند والفضل ما شهدت به الأعداء) ولی بههرحال وقتی که دیگران بر فضل و فضیلت یک موضوعی اشاره میکنند، اهمیت دارد.
وقتی یک دانشمند ترک عثمانی از زبان فارسی بهعنوان یک امتیاز و بهعنوان بزرگترین و مهمترین زبان بعد از زبان عربی یاد میکند، این موضوع نشاندهنده توجه بزرگان به عظمت این زبان است. جالب است مثالی هم میزند و میگوید ابوحنیفه فتوا داد که نماز را میتوان به زبان فارسی خواند. این موضوع یکی از دلایلی است که پاشازاده برای عظمت زبان فارسی میآورد.»
زبان فارسی؛ نخ تسبیح همه اقوام ایرانی
دکتر ایرانی در ادامه به اهمیت پاسداشت زبان فارسی تاکید کرده و گفت: «در شرایطی که ما به سر میبریم، باید تلاش کنیم از مباحثی که باعث نگرانی میشود و طرح آن در جامعه ضرورت ندارد، خودداری کنیم. در اصل ۱۵ قانون اساسی تدریس ادبیات زبان مادری تصریح شده؛ ولی الان مدتی است که همهجا پخش میکنند: طرح تدریس به زبان مادری. میدانید که متاسفانه یونسکو از سویی داعیه صلح و دوستی میدهد و از سوی دیگر میگوید باید بحث زبان مادری را تقویت کرد.
اخیرا یک جایی دیدم که خانم سیمین دانشور نقل میکند من شاگرد کسینجر بودم و او میگفت در آینده، ایران را بر اساس اقوام و بر اساس زبانها تقسیم خواهیم کرد. این هدفی است که آنها در این جامعه دنبال میکنند. دیروز جناب آقای دکتر قیامتی در سخنرانی شاهکار خود که حتما دیدید و خواهید دید، در کانالهای میراث مکتوب هم پخش شد، به این نکته تصریح کردند ما یک زبان مشترک داریم که نخ تسبیح همه ملت ایران و مردم ایران است و بر اساس آن باید با همدیگر گفتگو کنیم؛ نه اینکه یک جایی برویم و نتوانیم با همدیگر صحبت کنیم. روی این جامعه به این صورت برنامهریزی میکنند و متاسفانه بعضی از مسئولان، ناخواسته به این مسئله دامن میزنند.»
به فرهنگ باشد روان تندرست
دکتر اکبر ایرانی با برشمردن اهداف برگزاری رویداد «نخستین جایزه دوسالانه زندهیاد پرویز اذکایی» و قدردانی از حضور میهمانان برنامه، سخنان خود را به پایان رساند: «یکی از اهداف ما از برگزاری و در خدمت اساتید بودن برای همین مباحث است که بیاییم درد دل کرده و دغدغههایمان را بیان کنیم. بیاییم بگوییم ما باید با هم بنشینیم طرح و برنامه بدهیم و نگذاریم عدهای فرصتطلب هر جا که در مراکز استانی بلندگویی دستشان میگیرند و سمیناری شرکت میکنند، به زبان مادریشان صحبت کنند. این کار باعث تفرقه و چندگانگی میشود. ما باید همین زبان مشترک را که میراث ملت ایران در طول تاریخ بوده، حفظ کنیم. مرحوم اذکایی هم دراینخصوص مقالاتی دارند. مقالهای هست که یک ترکزبان یا ترکنژاد مفصل به پانترکیسمشان تاخته است. خوب است که دوستان این مقاله را جستوجو کنند.
بههرحال بار دیگر من از اعضای فرهنگستان زبان فارسی، همه استادانی که از شهرهای مختلف، از مشهد، تبریز و رفسنجان تشریف آوردند و قدم رنجه فرمودند، تشکر میکنم. این جمع به حضور این عزیزان منور است؛ برای اینکه یک رویداد تاریخی در این شهر اتفاق بیفتد و بگویند اگر امثال اذکایی این وقف، هنر و سنت فرخنده را رقم زدند و انجام دادند، برای این است که ما دور هم جمع شویم. اگر این نبود که ما الان اینجا نبودیم. پس این برنامه برای این بود که ما بیاییم بهانه کنیم و حرفهایمان را بزنیم و با هم تشریکمساعی و گفتوگو کنیم. انشاءالله این فرصت بیشتر شود و ما در آینده بتوانیم این دیدارها را تقویت کنیم و در خدمت شما عزیزان باشیم. انشاءالله که خداوند توفیق بدهد. و این فرهنگ است که ما را کنار هم جمع کرده و دور هم قرار میدهد که به قول فردوسی: گهر بی هنر زار و خوار است و سست به فرهنگ باشد روان تندرست»