نسخه چین برای نظم اقتصادی جهانی؛ ثبات راهبردی، دوراندیشی و پاسداری از چندجانبهگرایی
«معتصم الخطیب» مفسر ویژه امور جاری شبکه «سیجیتیان» و کارشناس دادهها و امور اقتصادی در «دپارتمان شهرداریها و حمل و نقل» ابوظبی طی یادداشتی به راهبرد اقتصادی کلان جمهوری خلق چین در مواجهه با آشفتگیهای اقتصادی جهان پرداخته است.
در اقتصاد جهانی در هم تنیده امروز، آمار و ارقام اساس یک سیاست خوب و مناسب محسوب میشوند. هنگامی که این ارقام دچار سوءبرداشت شوند یا مورد سوءاستفاده قرار گیرند، پیامدهای جانبی آن میتواند چشمگیر باشد؛ از تغییر مسیر جریانهای تجاری گرفته تا اختلال در بازارها و افزایش عدماطمینان میان شرکتها و دولتها.
این موضوع به ویژه در دوران دولت ترامپ مشهود است، زمانی که تعرفههایی گسترده با این ادعا اعمال میگردد که سیاستی متقابل و اصلاحی در حوزه تجارت دنبال میشود. در واقع، این سیاست بر پایه فرمولی سادهانگارانه استوار است که ناترازیهای تجاری را بهعنوان نشانهای از رفتار ناعادلانه تفسیر میکند؛ رویکردی که باعث ایجاد سردرگمی در محیط شکننده اقتصاد جهانی شده است.
چین در عین حال که از این تغییر سیاستی ضربه خورده اما یک مسیر متفاوت را برگزیده است. به جای آنکه با تدابیر کوتاه مدت واکنش نشان دهد، یک رویکرد پایدار و آیندهمحور را اتخاذ کرده که بر انعطافپذیری، یکپارچگی منطقهای و همکاری قانونمحور تمرکز دارد.
پاسخ چین نه به خاطر موضعگیریهای سیاسی، بلکه به دلیل انسجام در سیاستگذاری قابل توجه بوده است. این کشور به جای اتخاذ اقدامات متقابل تلافیجویانه، راهبردی را در پیش گرفت که بر نوسازی اقتصادی، همکاریهای منطقهای و تقویت بنیانهای نهادی متمرکز بود.
اول، چین مجدد بر تعهد خود به تجارت چندجانبه تاکید ورزیده و به حامی اصلی پیمان «مشارکت اقتصادی جامع منطقهای» (RCEP) تبدیل شده است. این نشاندهنده اشتیاق چین به حفظ تجارت باز و فراگیری است که به مشارکتکنندگان نفع می رساند به ویژه کشورهای در حال توسعهای که به دنبال دسترسی برابر به بازارهای جهانی هستند.
همزمان، چین از تلاشها برای اصلاح و تقویت «سازمان تجارت جهانی» (WTO) حمایت کرد و بر لزوم ایجاد سیستمی مدرن تأکید داشت که قادر به حل مسائل تجاری قرن بیست و یکم باشد و در عین حال انصاف و شفافیت را برای تمامی اعضا تضمین کند.
علاوه بر این چین از طریق «ابتکار کمربند و جاده» (BRI) به سرمایه گذاری در زیرساختها و ارتباط اقتصادی در سراسر قارههای آسیا، آفریقا و فراتر از آن ادامه داده است. این ابتکار به متنوعسازی شراکتهای تجاری چین کمک کرده و مسیرهایی جدید برای همکاری جهانی به ویژه در میان اقتصادهای در حال توسعه گشوده است.
«ابتکار کمربند و جاده» با ترویج مسیرهای تجاری، یکپارچگی مالی و تبادلات مردمی، انعطافپذیری اقتصادی چین را تقویت بخشیده و به اهداف توسعه مشترک بسیاری از کشورهای شریک کمک کرده است.
از این گذشته، چین با اتخاذ راهبرد «چرخش دوگانه» تاکیدی بیشتر بر مصرف داخلی، نوآوری و خودکفایی فناورانه قرار داده و در عین حال سیاست گشایش در قبال تجارت جهانی را هم دنبال کرده است.
این سیاستگذاری کاملا با چشمانداز بلندمدت چین برای توسعه پایدار همخوانی دارد. چنین رویکردی با کاهش اتکای بیش از حد به هر بازار صادراتی واحد، بستری برای رشد پایدار حتی در شرایط عدمقطعیتهای بینالمللی ایجاد میکند.
رویکرد دولت ترامپ بر یک درس مهمتر برای نظام حکمرانی اقتصادی بینالمللی تاکید دارد: سیاستگذاری باید مبتنی بر شواهد باشد، نه بر پایه احساسات. محاسبات سادهانگارانه یا روایتهای سیاسی ممکن است هم سیاستگذاران و هم افکار عمومی را دچار خطا کند و به تضعیف اعتماد و همکاری بینجامد.
منازعات تجاری باید از طریق گفتگوی شفاف، تحلیلهای دادهمحور و احترام به نهادهای بینالمللی حل شوند. هنگامی که کشورها همکاری را با رویکردهای یکجانبه جایگزین میکنند، اقتصاد جهانی متضرر میشود – بهویژه شرکتهای کوچک و متوسط که برای فعالیت در بازارهای بینالمللی به وجود قواعدی پایدار وابستهاند.
واکنش چین نشان میدهد میتوان منازعات را با پختگی و دوراندیشی مدیریت کرد. چین بهجای اقدامات تلافیجویانه مشابه، بر پایبندی خود به رویکردی باز و متعادل تاکید ورزیده و نشان داده که قدرت در سیاست اقتصادی نه از تقابل، بلکه از انسجام و ثبات ناشی میشود.
تاکید چین بر ارتباطات زیرساختی، چندجانبهگرایی و انعطافپذیری داخلی ارائهدهنده الگویی از بینالمللیگرایی عملگرایانه است. این رویکرد به جهان یادآور میشود که حتی در دوران تنش، همکاری و منطق همچنان قدرتمندترین ابزارها برای پیشرفت هستند.
همزمان با حرکت رو به جلو، باید این واقعیت را پذیرفت که تجارت جهانی نه یک جدول امتیازات برای برندگان و بازندگان، بلکه یک نظام مشترک خلق ارزش است، و در صیانت از این نظام، کشورهایی مانند چین با بهرهگیری از سیاستی آرام، تعامل سازنده جهانی و چشماندازی راهبردی، همچنان نقش حیاتی و رهبریکننده خود را ایفا خواهند کرد.