اهمیت روزافزون عید بهار چین در جهانی بشدت تفرقه گرا
در حالی که رنگهای پر شور قرمز و طلایی خیابانهای چین و سراسر جهان را به نشانه فرا رسیدن سال نوی چینی زینت بخشیده که از روی عشق و محبت به عنوان عید بهار مشهور شده، صدها میلیون چینی در سراسر جهان در این جشن شاد گرد هم جمع میشوند.
این عید ارزشمند که ریشهای عمیق در زیباییهای غنای فرهنگ چینی دارد، فقط زمانی برای دورهمیهای شاد و جشنهای با نشاط نیست بلکه ماهیت وحدت، تنوع و هماهنگی فرهنگی را هم در بر میگیرد.
با مشارکت حدود یک پنجم از جمعیت جهان در مراسمهای مربوط به آن، عید بهار به تسریعگری قدرتمند برای ساخت «جامعهای جهانی با سرنوشت مشترک» تبدیل شده و الهام بخش پیامهای صلح، رفاه و اتحاد در جهانی است که به شکلی فزاینده با درگیری و اختلاف توصیف میشود.
سازمان ملل در یک تمجید قابل توجه از طنین جهانی عید بهار، این رویداد را رسماا به عنوان تعطیلات سازمان ملل در تقویم با ارزش کنفرانسها و نشستهای خود درج کرد و از سال ۲۰۲۴ به بعد اجرایی میشود.
سازمان ملل با لحاظ کردن این سنت ارزشمند در چارچوب رسمی خود نه تنها اشتیاق جهانی به عید بهار و نفوذ گسترده آن در فرهنگها و قارهها را به رسمیت شناخت بلکه اهمیت گسترده این عید در ترویج تنوع فرهنگی و ارزشهای فرهنگی فراگیر را نیز به رسمیت شناخته است.
در تابلوی زیبایی تمدن چین که با تارهای خیرخواهی و تسامح بافته شده، هماهنگی رنگ اصلی را داراست و بافت جامعه را با رنگهای سرزندهاش از وحدت و صلح غنی میکند.
ماهیت هماهنگی که ریشه در سنتهای دیرین دارد، در همه ابعاد فرهنگ چینی نفوذ کرده به گونهای که از طریق همزیستی منحصربهفرد میان گروههای قومی متنوع، دیپلماسی صلح ساز معاصر و ماهیت فراگیر جشنهای فرهنگی آن بازتاب یافته است.
از رنگهای پر شور و نشاط سال نوی چینی گرفته تا گرامیداشت «جشن چینمینگ» هر کدام از این جشنها گواهی است بر غنای تنوع و روح اتحاد که جوامع را به هم پیوند داده است.
فرهنگ سنتی چین برای هماهنگی میان تمدنهای مختلف فراتر از مرزها، ارزش قائل است و اصرار دارد که مردم با ریشههای تمدنی مختلف باید با یکدیگر دوست باشند و کشورها باید در کنار یکدیگر در صلح زندگی نمایند و از جنگ یا خشونت خودداری ورزند.
این خصلتهای تمدنی در ابتکارات دیپلماتیک جهانی آن مثل «ابتکار تمدن جهانی» (GCI) یا مفهوم کلنگر «جامعهای با سرنوشت مشترک» انعکاس یافته است.
مضاف بر این، دیپلماسی صلح آمیز آن از طریق گفتگوی ظریف و درک متقابل، به دنبال پذیرش چشماندازی از در هم تنیدگی است، جایی که ملتها پیوندهای دوستی را به وجود میآورند که از اختلافات ایدئولوژیک، واگرایی راهبردی، و اختلاف نظرها پا فراتر میگذارد و مهمتر از همه، در خدمت منافع مشترک مبتنی همکاری برد-برد است.
فرهنگ و مظاهر عیدانه آن به عنوان نیرویی قدرتمند عمل میکند، از مرزها و اختلافات فراتر میرود، پیوندها را تقویت و ستونهای انسجام اجتماعی، صلح و امنیت را تقویت میکند.
این یک سمفونی است که در همه زبانها، مرزها و باورها گوش را مینوازد و ملودیهای روایتهای متنوع ما را در یک همنوازی زیبا هماهنگ میکند. پذیرش و به رسمیت شناختن تنوع فرهنگی و در نتیجه سواد و رواداری بین فرهنگی منجر به گفتگوی تمدنها و فرهنگها و احترام و درک متقابل میگردد.
علیرغم این کارکرد وحدتآمیز، ۲۰ سال گذشته شاهد سوءاستفاده ابزاری فزاینده از این تفاوتهای فرهنگی و تمدنی برای مقاصد تفرقه افکنانه بوده است.
مانند آینهای کج و مُعوَج که روایتهای نادرستی از دنیای ما را بازتاب میدهد، مفاهیمی مانند برخورد تمدنها به عنوان سلاح به کار گرفته شده به گونهای که به شعلههای درگیری، اختلاف، تبعیض و نفرت هدفمند دامن میزنند.
بر اساس اعلام سازمان ملل، ۸۹ درصد تمام درگیریهای جاری در جهان در کشورهایی با ظرفیتهای پایین گفتگوی بین فرهنگی اتفاق میافتد. در بعدی وسیعتر، سه چهارم درگیریهای اصلی جهان اثری از تنشهای فرهنگی را در خود دارند.
در حالی که جهان پیچیدگیهای عصر مدرن را دنبال میکند، از تشدید تنشهای ژئوپلیتیکی، رقابت راهبردی و درگیریهای روزافزون گرفته تا تبعیض نژادی گسترده، امید است همه ما از تابلوی زیبای غنای فرهنگ چینی خرد، هماهنگی، باز بودن، و فراگیری را به عنوان اصول راهنما در جستجوی فردایی بهتر، بیاموزیم.