اقتصاددان نوشت؛ نفرین به تاریکی، شمعی روشن کنیم
حسین سلاحورزی: دونالد ترامپ ، رئیسجمهور آمریکا، در سفر به عربستان با طعنهای گستاخانه به ایران و ایرانیان، نهتنها در امور داخلی کشورمان دخالت کرد، بلکه با به سخره گرفتن توسعهنیافتگی ما ، به عزت و هویت ملی مان هم، بیحرمتی نمود.
به گزارش تحلیلگران به نقل از اقتصاددان؛ این مداخله و اهانت ، که نه از سر دلسوزی بلکه شیطنت و شایسته تقبیح است؛ اما تلخی حقیقت اینجاست که آینه شکسته سخنان او، انعکاس بحرانهایی را نشان میدهد که ریشه در خاک سیاستهای داخلی خودمان دارد.
بهجای نفرین به این تاریکی ، باید شمعی افروخت و پرسید:
چرا ایران ، با ثروتی از منابع و استعدادها ، در دام بحرانهای خودساخته گرفتار آمده است؟
ناترازی ، این هیولای خاموش، کشور را به لبه پرتگاه کشانده است.
آب ، رگ حیات تمدن ، قربانی سدسازیهای بیمنطق و کشاورزی ناپایدار شده؛
تالابها خشکیده و شهرها در عطشاند.
برق ، نبض زندگی مدرن، بهدلیل نبود زیرساخت و یارانههای غیرهدفمند، تابستانها غایب و زمستانها نایاب است.
سوخت ، شریان اقتصاد، در تار سیاستهای منسوخ اسیر است و
صندوقهای بازنشستگی ، که باید تکیهگاه میلیونها کارگر و کارمند باشند، زیر سایه فساد و سوءمدیریت در آستانه ورشکستگیاند .
این فجایع ، نه بازی تقدیر، که نتیجه دههها بیتدبیری دولتمردان و سیاستمردانی است که خرد را فدای شعار کردند!
مدیرانی که شایستگی را قربانی وفاداری نمودند، آینده را به پای نمایشهای پوپولیستی ریختند و هشدارهای کارشناسان را نادیده گرفتند ، مسبب این ویرانیاند.محیط زیست ایران ، با جنگلهای سوخته ، رودخانههای آلوده و هوایی مسموم ، گواه این بیکفایتی است.
آنها با انکار بحرانها ، فرافکنی بهجای پاسخگویی و اصرار بر ساختارهای پوسیده ، کشور را به این روز سیاه نشانده اند.
بااینحال، تاریکی جاودانه نیست . شمع امید با شفافیت، میدان دادن به متخصصان و برنامهریزی بلندمدت میتواند شعلهور شود.
اصلاح سیاستهای انرژی ، احیای محیط زیست و بازسازی صندوقهای بازنشستگی، گامهایی برای رهایی از این فاجعهاند .
اگر امروز قدمی برنداریم، فردا نهتنها طعنه بیگانگان ، که نفرین آیندگان بر ما خواهد بود.
کاش بهجای لعنت به تاریکی ، شمعی از عزم ، خرد و مسئولیت بیفروزیم تا ایران را از این وضعیت تار و مبهم به سپیدهای روشن رهنمون شویم.