جنگ ۱۲روزه ایران و رژیم صهیونیستی؛ از بازتاب توان دفاعی ایران تا چرایی پذیرش آتشبس
بامداد بیست و سوم خرداد ماه امسال بود که رژیم صهیونیستی در اقدامی ناجوانمردانه به خاک کشورمان حمله کرد و تعدادی از فرماندهان، دانشمندان هستهای و مردم عزیز ایران را به شهادت رساند؛ جنگ ایران با رژیم صهیونیستی و حامیانش ۱۲ روز به طول کشید اما نتایج مهمی در پی داشت و یک بار دیگر قدرت بازدارندگی و توان نظامی کشورمان را به رخ جهانیان کشید و انسجام ملی و همبستگی اجتماعی را تقویت کرد. اهمیت اعتماد به توان داخلی و لزوم توسعه روزافزون توان دفاعی و نظامی، تأمین امنیت غذایی و ذخایر استراتژیک از دیگر نتایج جنگ تحمیلی ۱۲روزه بود.
به گزارش تحلیلگران به نقل از تسنیم، بر همین اساس با اصغر منتظرالقائم استادتمام تاریخ دانشگاه اصفهان و حسین هرسیچ استادتمام علوم سیاسی دانشگاه اصفهان میزگردی تشکیل داد که در ادامه میخوانید:
پیش از جنگ ۱۲روزه، رسانههای معاند سعی کردند چالشها و شیطنتهای متفاوتی را در کشور ایجاد کنند، ازطرفی در این جنگ همه گروههای مردمی با هر تفکری، با هم همدل و یکپارچه شدند، چطور میتوان به این روند تداوم بخشید؟
هرسیچ:یکی از مهمترین سازوکارها برای تداوم همدلی و همبستگی ملی، توجه به نقاط مشترک و مدیریت اختلافهاست. ما باید مراقب باشیم که تنشهایی که گاهی در لایههای مختلف جامعه ـ مثل تفاوتهای قومی، مذهبی، جنسیتی، سیاسی و جناحی ـ وجود دارد، تشدید نشود. تجربه نشان داده که دشمنان ما همیشه سعی کردهاند به این اختلافها در بین ملت ایران دامن بزنند و از آنها برای تضعیف انسجام ملی استفاده کنند.
در این شرایط، مسئولانی که دغدغه واقعی حفظ وحدت دارند، باید کمک کنند تااختلافهای داخلی، که میتوان آنها را «تنشهای افقی» نامید، کمتر شود و آن را به «تنشهای عمودی» تبدیل کنند؛ به این معنا که باید بر اساس نقاط اشتراکی که داریم، بین ما وحدت و انسجام وجود داشته باشد و تضادهایی که با دشمنان خارجی داریم، پررنگتر کنیم و سطح تنش بین ما و دشمن باشد؛ دشمن اصلی در اینجا، رژیم صهیونیستی و حامیان جهانیاش هستند که در رأس آنها، نظام سلطه قرار دارد.
دومین موضوع این است که باید اختلافات را بپذیریم و تلاش کنیم تا این اختلافات تبدیل به قطبیت و تضاد نشود؛ خود خداوند هم در قرآن اشاره میکند که انسانها با قومیتها و فرهنگهای مختلف آفریده شدهاند تا با هم آشنا شوند، نه اینکه به دشمنی و نزاع بپردازند. بنابراین، داشتن تفاوتهای فکری، فرهنگی یا سیاسی، کاملاً طبیعی است. اما مهم این است که این تفاوتها به بحران و تضاد داخلی و دشمنی تبدیل نشود.
نکته سوم، مسئولیتی است که نخبگان، بهویژه فعالان فرهنگی و رسانهای دارند. روایتسازی درست از وقایع اخیر و اتفاقاتی که در جریان این جنگ رخ داد،نقش مهمی در حفظ انسجام ملی دارد. همانطور که رهبر معظم انقلاب بارها تأکید کردهاند، هزینه مقاومت کمتر از هزینه سازش است. این گزاره را باید با شواهد و مصادیق مشخص از وضعیت کشورهایی مثل افغانستان، عراق، سوریه، لبنان، مصر و لیبی تحلیل کرد. کشورهایی که برخی از آنها راه سازش را رفتند، اما نتایج قابل قبولی نگرفتند.
ما باید با یک نگاه واقعبینانه و مستند، بررسی کنیم که مقاومت چه نتایجی داشته و سازش چه پیامدهایی؛ این کار نوعی محاسبه عقلانی است و باید ببینیم آنچه که به سود کشور ماست مقاومت است یا سازش؛ بنابراین باید واقعیتها و تجاربی که در کشور خودمان و سایر کشورها وجود دارد را مستندسازی و روایتسازی کنیم. در کنار این، روایتهای نادرستی که به وحدت و منافع ملی آسیب میزنند هم باید اصلاح یا خنثی شوند.
مورد بعدی، توجه به سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی است. خوشبختانه در جریان این اتفاقات، سطح اعتماد مردم به نظام بیشتر شده و فاصلهای که در برخی مقاطع ایجاد شده بود، کاهش یافته است. اما باید مراقب بود این سرمایه ارزشمند حفظ شود. عواملی که باعث تضعیف اعتماد میشوند، مثل فساد، پنهانکاری یا بیپاسخ ماندن مطالبات مردم، باید بهطور جدی مورد توجه قرار بگیرد. مبارزه با فساد، شفافیت در عملکرد، صداقت در بیان مسائل و پاسخگویی مسئولان میتواند نقش مهمی در حفظ این اعتماد ایفا کند. در بعضی مسائل امنیتی ممکن است امکان اطلاعرسانی کامل وجود نداشته باشد، اما در بسیاری از موارد، مردم حق دارند واقعیتها را بدانند. اگر ابهامها باقی بماند، رسانههای غیررسمی و بیاعتبار وارد میشوند و این برای کشور خطرناک است. افتخار جمهوری اسلامی در این است که برای مبارزه با فساد و شفافیت، عزم جدی دارد، و باید این مسیر را با قدرت ادامه دهد.
در نهایت، یکی از مهمترین نکاتی که نباید از آن غافل شد، رسیدگی به وضعیت معیشتی مردم است. بخش زیادی از جامعه درگیر مشکلات اقتصادی مثل بیکاری، تورم و گرانی روزافزون هستند. این فاصلهها و شکافهای اقتصادی واقعی است و باید برای برطرف کردن آنها برنامهریزی جدی انجام شود.
اگر هم واقعاً محدودیتهایی وجود دارد و امکان حل برخی مشکلات نیست، این موضوع باید شفاف با مردم در میان گذاشته شود. این شفافیت میتواند باعث شود که توقعات جامعه هم با واقعیتها تنظیم و درجه انتظارات کمتر شود. البته این بهمعنای دستبرداشتن از تلاش نیست. ما دیدیم که در حوزه نظامی و امنیتی، در همین ۱۲ روز گذشته، توانستیم کار بزرگی انجام دهیم و معجزه خلق کنیم، همین اراده و ظرفیت میتواند در حوزه اقتصاد و معیشت هم فعال شود. ملت ایران توانایی عبور از این مرحله را دارد، به شرطی که ارادهای جدی در تصمیمگیران وجود داشته باشد.
در مجموع، اگر این چند نکته مورد توجه قرار بگیرد، میتوان امیدوار بود که روند همدلی، انسجام و یکپارچگی ملی که در جریان این جنگ شکل گرفت، ادامه پیدا کند و تقویت شود.
منتظرالقائم:ما کشوری هستیم با قومیتهای مختلف که همه تحت یک هویت واحد ایرانی ـ ملی به نام ملت ایران گرد هم آمدهایم و در طول تاریخ چه در دوره هخامنشیان و چه در دوره ساسانیان و صفویان، چه پیش از اسلام و چه بعد از اسلام، وقتی مهاجمانی به ما حمله میکردند، از کردها و بلوچها گرفته تا لرها و فارسها همه زیر یک بیرق و پرچم واحد در مقابل بیگانگان ایستادگی و مقاومت کردهایم و دشمنانمان را سر جای خود نشاندهایم؛ گاهی دشمنانمان را به اسارت گرفتیم.
در زمان شاپور اول هخامنشی، والریانوس را به اسارت گرفتیم؛ در دوره امویان هم این ایرانیان بودند که پوزه امویان را به خاک مالیدند. دولت عباسیان با کمک ایرانیان روی کار آمد و در دوره صفویه هم ملت ایران متجاوزان عثمانی، ازبکها و پرتغالیها را شکست دادند و با شعار «چو ایران نباشد، تن من مباد»، هویت ملی خود را حفظ کردند.
اقوام مختلف تحت دین اسلام و هویت ملی ایرانی، دانش و دین را پیش بردند و همبستگی ملی را حفظ کردند. بسیاری از دانشهای تمدنی مسلمانان با همت ایرانیان گسترش یافت و این ایرانیان بودند که تحت لوای دین و بیرق اسلامی، هویت ملی و همبستگی خود را حفظ کردند و در گسترش اسلام و تمدن ایرانی تلاش کردند. هرگاه متجاوزی به ایران حمله کرد، ایرانیان جان خود را برای دفاع از مرزها گذاشتند و دشمن را شکست دادند.
بعد از تذکر مقام معظم رهبری در دومین سخنرانی به آمریکا، برای حمله به منافع آنها در کشورهای همسایه و تخریب مراکز آمریکا در کشورهای عربی، پیشبینی شما از آینده تعاملی ایران با کشورهای عربی چیست؟
هرسیچ:همانطور که در بحثهای داخلی گفتم، باید تنشهای افقی را به تنشهای عمودی تبدیل کنیم؛ این اصل در سطح منطقهای هم صادق است، یعنی باید بر نقاط مشترک خود با کشورهای منطقه، بهویژه همسایگانمان، تمرکز و آنها را تقویت کنیم. در کنار این، باید برای کشورهای منطقه روشن شود که دشمن اصلی ما و آنها، رژیم صهیونیستی است.
میدانیم که اسرائیل و آمریکا بهدنبال گسترش ایرانهراسی و شیعههراسی و تشدید اختلافات ما کشورهای منطقه هستند و هدف آنها دامن زدن به اختلافها و تشدید تنشها میان ایران و کشورهای منطقه است، که این نیز مصداق همان تنشهای افقی است. از این رو، دستگاه دیپلماسی ما باید تلاش کند نشان دهد که رژیم صهیونیستی، دشمن اصلی همه ماست و به هیچ کشوری بخواهد مستقل و قدرتمند باشد، رحم نمیکند؛ رژیم صهیونیستی به دنبال عملیاتی کردن طرح از نیل تا فرات است و به همین دلیل به دنبال حذف هرگونه توان علمی، امنیتی، اقتصادی یا نظامی کشورهای منطقه است تاهیچ قدرت بالقوهای باقی نماند؛ دیپلماسی منطقهای ما باید بر پایه واقعگرایی (رئالیسم) و مستند به تجربیات تاریخی شکل بگیرد و با روایتسازی صحیح، این واقعیتها را به دولتهای منطقه منتقل کند تا بدانند این اتفاقاتی که دارد برای برخی کشورهای منطقه رخ میدهد، میتواند تسری پیدا کند و برای همه کشورهای منطقه اتفاق بیافتد.
در کنار دیپلماسی رسمی میان دولتها، باید به دیپلماسی عمومی، رسانهای، فرهنگی و نرم هم توجه جدی داشت. خوشبختانه افکار عمومی منطقه و حتی جهان به دلیل حوادثی که در غزه و سرزمینهای اشغالی و همچنین جنگ ۱۲ روزه اتفاق افتاد، علیه رژیم صهیونیستی و حامیانش موضع گرفتهاند و این ظرفیت باید تقویت شود تا ملتها از دولتهایشان بخواهند که روابطشان با رژیم را قطع کنند و یا به حداقل برسانند و حمایتهایی بهویژه در زمینههای اقتصادی و امنیتی دارند را کاهش دهند.
همچنین باید تلاش کرد که مخالفت با پروژههایی نظیر «پیمان ابراهیم» ـ که از سوی آمریکا و رژیم صهیونیستی دنبال میشود ـ گسترش پیدا کند. بنابراین ما با دو نوع دیپلماسی را دنبال کنیم؛ یکی دیپلماسی رسمی در سطح دولتها و سران، و دیگری دیپلماسی نرم با محوریت افکار عمومی و هر دو باید بهطور همزمان پیگیری شوند.
نکته بعدی که باید در روابط با کشورهای همسایه مورد توجه قرار کیرد، هماهنگی میان حوزه میدان و دیپلماسی است. یعنی نظام جمهوری اسلامی باید یک راهبرد روشن برای روابط با کشورهای منطقه تدوین کند و تقسیم کاری منطقی و هدفمند بین نهادهای میدانی و دستگاه دیپلماسی انجام گیرد، بهگونهای که مکمل یکدیگر باشند. دیپلماتها وظیفه دارند با گفتوگو، مذاکره و تعامل، از ابزارهای دیپلماتیک برای گسترش همکاریها با کشورهای همسایه استفاده کنند. بهویژه از طریق نشستها و اجلاسهای چندجانبه با کشورهای عربی و حوزه خلیج فارس، این ارتباطات باید تقویت شود.
در ادامه این مسیر، پس از ایجاد آگاهی در میان دولتها و ملتهای منطقه، لازم است سازوکارهایی برای تأمین امنیت منطقهای طراحی شود. این سازوکارها باید بدون حضور قدرتهای فرامنطقهای مانند آمریکا شکل بگیرد، البته اگر قرار بر مشارکت قدرتهای جهانی باشد، باید حضور ابرقدرتهایی مثل چین و روسیه هم در این سازوکار پیشبینی شود؛ البته من معتقدم که کشورهای منطقه از توانایی لازم برای تأمین امنیت خودشان برخوردار هستند و میتوانند بدون وابستگی به قدرتهای فرامنطقهای، سازوکارهای امنیتی را چه در حوزه خلیج فارس و چه سراسر غرب آسیا اجرایی کنند.
درست است که ما باید تقویت ارتباطات در حوزههای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی باشیم اما باید این واقعیت را هم به همه کشورهای منطقه تذکر بدهیم که امنیت یک کالای جمعی است و با توجه به جایگاه استراتژیک ایران در کل منطقه، نمیتوان انتظار داشت که با ناامنسازی ایران، کشورهای منطقه و رژیم صهیونیستی در امنیت باقی بماند. کشورهای منطقه باید بدانند که اگر از منابع، ظرفیتها یا خاکشان برای تجاوز به ایران استفاده شود، ناگزیر باید هزینه این همکاری را هم بپردازند، البته ما میدانیم برخی دولتها خواهان این وضعیت نیستند، اما واقعیت این است که اگر مانع آن نشوند، در قبال عواقب آن هم مسئول خواهند بود.
کشورهای منطقه باید بدانند که تقویت روابط در همه حوزههای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و امنیتی جزو اصول ماست، اما این همکاریها باید بر مبنای امنیت مشترک و احترام متقابل باشد. اگر مجموعه این راهبردها و اقدامات بهدرستی اجرا شود، میتوان آینده بهتری را در روابط با کشورهای همسایه، بهویژه کشورهای عربی، رقم زد. این همکاریها نهتنها به نفع امنیت و ثبات ایران است، بلکه میتواند در حل مسائل اقتصادی کشور نیز مؤثر واقع شود و در مقابل، برای دشمنانی که به دنبال ناامنسازی منطقه هستند، هزینهساز شود.
منتظرالقائم: همه کشورهای عربی و همسایگان ما به توان نظامی، سیاسی و امنیتی ایران واقف هستند و با برخی از آنها مثل قطر اهداف مشترکی با ایران داریم و میتوانیم در همسایگی به خوبی زندگی کنیم اما به دلیل نفوذ برخی قدرتهای خارجی و داشتن پایگاهها، مجبورند در عمل و گفتار دیپلماتیک مواضع متفاوتی داشته باشند؛ البته آنها هیچ گاه در عمل کاری علیه ما نمیکنند، چون توان نظامی ایران را خوب میشناسند و شاهد ضربهپذیری آمریکا مقابل ایران بودند. بنابراین هیچ وقت کاری نمیکنند که موقعیت امنیتیشان به خطر بیفتد.
کشورهای عربی و همسایگان ما هیچ وقت در عملیاتهای نظامی مشترک علیه ما شرکت نمیکنند، چون میدانند که توان موشکی ایران با بردهای مختلف از ۱۰۰ تا ۷۰۰ کیلومتر، تمام منافع و پایگاههایشان را به خطر میاندازد و در عمل ضربهپذیر خواهند بود.
چرا جمهوری اسلامی آتشبس را پذیرفت و تا نابودی رژیم پیش نرفت؟
هرسیچ: قبل از هر چیز باید بگویم که ایران آتشبس رانپذیرفت و آنچه رخ داد، توقفی موقت در درگیریها بود که با آتشبس متفاوت است و دلیل آن هم به اختلاف ماهیتی و وجودی جمهوری اسلامی با رژیم صهیونیستی بر میگردد و این اختلاف ماهوی به هیچ وجه منجر به آتشبس و صلح دائمی نخواهد شد. ماهیت نظام جمهوری اسلامی ضد ظلم، استکبار و نژادپرستی است و در طرف مقابل ماهیت رژیم صهیونیستی بر پایه نژادپرستی، توسعهطلبی و اشغالگری بنا شده است. بنابراین، تصور یک صلح پایدار یا آتشبس و مذاکره بین نظام جمهوری اسلامی و رژیم صهیونیستی غیرممکن است مگر آنکه ماهیت آنها دگرگون شود.
ایران از همان ابتدا راهبردی عاقلانه اتخاذ کرد؛ اولا ما درموضع دفاع بودیم، نه تهاجم؛ و از طرفی مذاکرات با آمریکا در جریان بود که متأسفانه از سوی آمریکاییها مورد سوءاستفاده قرار گرفت. این در حالی بود که رهبر معظم انقلاب، پیشاپیش نسبت به این فریبها هشدار داده بودند و با توجه به سیاستهای آمریکا برای حکایت از رژیم صهیونیستی و همچنین سیاست غنیسازی صفر( که به هیچ عنوان مردم ایران قبول نمیکنند) قابل پیشبینی بود که این مذاکرات به نتیجه برد ـ برد نخواهد رسید.
در سیاستهای کلی ایران، همواره تلاش شده با کمترین هزینه، بیشترین دستاورد حاصل شود. استراتژی ما به نوعی «حداقل آسیب، حداکثر سود» بوده است. با وجود تحمیل خساراتی مانند ترور دانشمندان و فرماندهان نظامی، جمهوری اسلامی توانست اهداف راهبردی رژیم صهیونیستی را ناکام بگذارد. رژیم صهیونیستی تصور میکرد با فشار و عملیات کوتاهمدت، میتواند نظام ایران را از درون فرو بپاشد و سرنگون کند اما به اهداف استراتژیک خودش نرسید و برای اولین بار با هزینههای سنگین امنیتی، نظامی، اقتصادی و سیاسی مواجه شد.
حتی با وجود حمایت مستقیم و علنی کشورهای غربی مانند آمریکا، بریتانیا، فرانسه و برخی دولتهای منطقهای از رژیم صهیونیستی، ایران توانست با اتکا به قدرت دفاعی و انسجام داخلی، ضربات قابلتوجهی به آنها وارد کند. رژیم صهیونیستی و حامیانش فکر نمیکردند که ایران بتواند به این شکل مقاومت کند و با اتکا به اهرمهای امنیتی، نظامی و موشکی خسارت عظیمی را به دشمن وارد کنیم؛ حملات موشکی دقیق و برنامهریزیشده ایران، رژیم صهیونیستی را در موقعیتی قرار داد که برای اولین بار مجبور شد بخشی از خسارات جنگ را درون مرزهای خودش تحمل کند.
همچنین جمهوری اسلامی توانست با بهرهگیری از قدرت نرم و جلب حمایت افکار عمومی منطقه و حتی جهان، موج جدیدی از مخالفت با رژیم صهیونیستی را شکل دهد و انسجام داخلی را بالا ببرد؛ بسیاری از کشورهای عربی و حوزه خلیج فارس و حتی اعضای گروه بریکس، بیانیههایی در محکومیت تجاوز رژیم صهیونیستی صادر کردند و در مجموع ما توانستیم که از نظر سیاسی، دیپلماسی و قدرت نرم هزینه زیادی را بر رژیم صهیونیستی و آمریکا تحمیل کنیم و به اهدافمان رسیدیم. ما از ابتدا دنبال جنگ نبودیم اما اگر به کشورمان تجاوزی بشود، با تمام قوا پاسخ خواهیم داد.
البته یکی از دلایل مهم در پذیرش توقف موقت درگیریها، اهمیت جایگاه مردم در نظام جمهوری اسلامی ایران است؛ ایران با اتکا به انسجام ملی توانست مقابل رژیم صهیونیستی مقاومت کند که این موضوع در جایگاه خودش خیلی ارزشمند است و میخواهیم این موضوع تداوم داشته باشد. اگر جنگ تداوم داشت، هزینههای زیادی به رژیم صهیونیستی تحمیل میکرد.
نباید فراموش کرد که ایران توانست علیرغم همه حمایتها از رژیم صهیونیستی با حداقل هزینهها، حداکثر سود را نصیب خودش کند که یک نوع معجزه بود. دشمن تصور میکرد که در عرض یک هفته وضعیت ایران به هم میخورد و نظام جمهوری اسلامی سقوط میکند ومیتوانند کشور را تجزیه کنند و به اهدافشان برسند، اما با همت مردم و رهبری فرماندهی کل قوا از این بحران سربلند بیرون آمدیم.
منتظرالقائم: پذیرش آتشبس هم منافعی برای دشمن داشت و هم منافعی برای توان نظامی ایران؛ ما تا روز آخر جنگ پیروز میدان بودیم و توان نظامی ما به گونهای بود که به دشمن ضربات مهلکی زد و بخشهایی از تلآویو تبدیل به مخروبه شده بود و پایگاههای مهم نظامی، امنیتی، علمی و تجربی، صنعتی و آزمایشگاهی اسرائیل مانند پالایشگاه حیفا نابود شد. البته در روزهای اول جنگ هواپیماها و موشکهای دشمن ضرباتی را به ما وارد کردند؛ ایران همچنان توان ادامه جنگ را داشت و میتوانست تا شش ماه ادامه دهد و با درنظر گرفتن تعداد نظامیان ارتش جمهوری اسلامی، سپاه پاسداران و بسیج توان ما بالاتر بود اما برای اینکه به عنوان جنگطلب معرفی نشویم، آتشبس پذیرفتیم.ایران کشور جنگطلبی نیست و به دنبال صلح است و برای همین این مسئله را پذیرفت.
بعد از این جنگ تحمیلی بازتاب توان دفاعی ایران در دنیا را چگونه ارزیابی میکنید؟
هرسیچ: توانمندیهای دفاعی جمهوری اسلامی ایران را میتوان در دو سطح بررسی کرد؛ یکی در بُعد نظامی و امنیتی و دوم، در بُعد فرهنگی و رسانهای.
در سطح امنیتی و نظامی، رژیم صهیونیستی و حامیانش بهخوبی متوجه شدند که ایران دیگر صرفاً یک بازیگر منطقهای نیست، بلکه بهعنوان یک ابرقدرت موشکی و پهپادی شناخته میشود. شاید پیش از این تصور نمیکردند که ایران بتواند تا این حد در آسمان رژیم صهیونیستی نفوذ کند، آن هم با وجود سامانههای دفاعی پیشرفتهای مانند گنبد آهنین،فلاخن داوود و دیگر تجهیزات آمریکایی که در منطقه از رژیم صهیونیستی حمایت و با موشکهای ایران مقابله میکردند.با وجود همه این تدابیر، موشکها و پهپادهای ایرانی توانستند از این سدها عبور کرده و به اهداف امنیتی، نظامی، اطلاعاتی، اقتصادی و حتی علمی رژیم صهیونیستی ضربه بزنند. بهعنوان نمونه، حمله به مؤسساتی چون «وایزمن»، که فعالیتهای آنها بعضاً در مسیر سوءاستفاده علمی و اطلاعاتی بود و افسانه شکستناپذیری گنبد آهنین را نابود کرد.این موضوع حتی در گزارشهای برخی مؤسسات تحلیلی و استراتژیک غربی مانند AIPAC و RAND نیز بازتاب داشت. آنها به صراحت تأکید کردند که قدرت بازدارندگی ایران در مقابل قدرت پوشالی رژیم صهیونیستی آشکارا خود را نشان داده است.
نکته مهمتر افزایش چشمگیر قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران و بهموازات آن، کاهش قدرت نرم رژیم صهیونیستی و حامی اصلیاش، ایالات متحده آمریکاست. جوزف نای از نظریهپردازان قدرت نرم قبل از جنگ ۱۲ روزه گفته بود که ۸ ماه روی کار آمدن ترامپ، قدرت نرم آمریکا را ۸۰ سال به عقب رانده و مهمترین بازتاب جنگ ۱۲ روزه، بازتاب رسانهای و فرهنگی است.
در جریان جنگ اخیر، شاهد بودیم که افکار عمومی در غرب، بهشکل بیسابقهای علیه رژیم صهیونیستی موضع گرفتند. حجم گستردهای از محتواهای مردمی ـ حتی در خود اروپا و آمریکا ـ علیه جنایات اسرائیل تولید شد، نمونهاش تولید آهنگهای نمادینی بود که بهوضوح نشان میدهد افکار عمومی جهانی علیه اسرائیل است و از پاسخ ایران به رژیم صهیونیستی حمایت میکند. این اقدام نهتنها قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران را تقویت کرد، بلکه قدرت و مشروعیت جبهه مقاومت را در سطح جهانی افزایش داد، از طرفی درون رژیم صهیونیستی نیز شکافهای سیاسی و اجتماعی عمیقتر و قدرت نرم این رژیم بیش از پیش تضعیف شده است.
در سطح منطقهای هم، ملتهای مسلمان و عربی واکنشهای مثبتی نسبت به پاسخهای قاطعانه ایران داشتند. بسیاری از مردم این کشورها از اینکه جمهوری اسلامی ایران توانسته است مقابل تجاوزها و جنایات صهیونیستی ـ بهویژه در موضوع غزه ـ پاسخ مقتدرانهای بدهد، خوشحال بودند و احساس غرور و رضایت داشتند، این مسئله باعث شد نوعی عزت ملی و حیثیت منطقهای برای ایران شکل بگیرد؛ رژیم صهیونیستی تصور داشت ایران و جبهه مقاومت ضعیف شدهاند و با یک حمله غافلگیرانه میتواند به اهدافش برسد اما ایران با مقاومت اقتدارآمیز توانست مقابل این رژیم بایستد.
منتظرالقائم: همه محققان علوم سیاسی، نظامی و امنیتی در خارج از کشور، حتی نیروهای بازنشسته ارتش اسرائیل بهکرّات درباره توان نظامی ایران صحبت کردند و فهمیدند که ایران چقدر توان نظامی دارد. ما در ابعاد موشکی، هوایی، دریایی، نیروی زمینی، پهپادها و ذخایر موشکی توان نظامی بالایی داریم؛ ایران نسبت به اسرائیل ذخایر موشکی و هایپرسونیک بیشتری دارد.
هرچند اسرائیل حدود ۴۰۰ کلاهک اتمی و سامانههای اتمی دارد و عضو معاهدههای بینالمللی و آژانس انرژی اتمی نیست و از حضور در پیمانهای منع گسترش سلاحهای اتمی و شیمیایی خودداری میکند اما ما عضو همه این معاهدات هستیم و توان نظامیمان هیچ وقت با اسرائیل قابل مقایسه نیست.
بازتاب توان نظامی ایران بهحدی است که برخی متخصصان آمریکایی از جمله جان مرشایمر (متخصص علوم سیاسی) در سخنرانیهای خود مرتباً به آن اشاره میکنند و آمریکاییها را از ادامه جنگ برحذر میدارند و خود غربیها هم به آن معترف هستند.
وحدت ملی و پیروی از رهبر انقلاب و فرامین ایشان،کمک میکند که پیروزیهای درخشانتری در آینده کسب کنیم. اگر دشمن خطا کند و بخواهد خود را به پرتگاه هلاکت و منجلابی که خودش ایجاد کرده است بیندازد، ایران آمادگی لازم را دارد که ایستادگی کند. با دانش، دین و هویت ملی میتوانیم مقابل دشمن بایستیم و انشاءالله به جامعهای پیشرفتهتر برسیم، همان طور که رهبری انقلاب تأکید کردهاند.