نظام سیاسی چین؛ کانون توجه فراسوی مرزها

چین در نتیجه دهها سال تلاش و سختکوشی، توانسته یک نظام سیاسی بالغ، کارآمد و موثر ایجاد کند و پرورش دهد که دستاوردهای آن از سوی جامعه جهانی مورد ستایش و تایید قرار گرفته است. برخلاف انتقادهای ادعایی غرب از نظام سیاسی چین از جمله نسبت دادن عناوینی جعلی مانند “اقتدارگرایی” به نظام سیاسی چین، این کشور در تقریباً تمام زمینه ها به موفقیت‌های چشمگیری دست یافته است. تحلیل این دیدگاه‌ها به‌ویژه در پرتو تغییرات بزرگ جهانی ضروری است.

** عدالت، یکی از ارکان اصلی نظام سیاسی چین

عدالت یکی از ارکان و ستون های اساسی هر نظام سازمان یافته است. نظام سیاسی چین از حقوق تمامی مردم خود محافظت می‌کند و نمونه روشن این عدالت، موفقیت چین در ریشه‌کنی فقر مطلق در سال ۲۰۲۰ است که از اواخر دهه ۱۹۷۰ ، حدود ۸۰۰ میلیون نفر را از فقر نجات داد و شرایط زندگی پایه را تقریبا برای همه مردم این کشور بهبود بخشید. این دستاورد که شعار “هیچ‌کس نباید جا بماند” را بدرستی محقق کرد، یکی از بزرگ‌ترین موفقیت‌ها در مبارزه با فقر در طول تاریخ جهان محسوب می‌شود و مزایای سیاسی و عدالت ذاتی نظام چین را به نمایش می‌گذارد.

** نظام سیاسی چین، نماد دموکراسی تمام‌عیار مردمی

همان‌طور که رهبری چین می‌گوید، دموکراسی ارزشی مشترک برای تمام بشریت است. دستاوردهای چین در توسعه “دموکراسی تمام‌عیار مردمی”، دموکراسی را هم به لحاظ نظری و هم به لحاظ عملی غنی ساخته و خرد و راه‌حل‌های چینی را به جهان عرضه کرده است. چین دموکراسی را در قالب حوزه‌های مختلف از جمله سیاست حزبی، مجلس ملی خلق، کنفرانس مشورتی سیاسی خلق چین و حکمرانی پایه‌ای، به‌طور گسترده نهادینه ساخته است.

یکی از ویژگی‌های مهم “دموکراسی تمام‌عیار مردمی” این است که چنین نظامی، یک نظام حکمرانی جامع است که انتخابات، مشورت‌ها، تصمیم‌گیری، مدیریت و نظارت را با هم تلفیق می کند و ماحصل آن را در زمینه های سیاسی و اجتماعی بصورت عملی اجرا می کند.

برای مثال، جامعه “شیائوسیمیاو” در شهر ژانگیه استان گانسو که به عنوان نقطه تماس قانون‌گذاری پایه‌ای توسط کمیته دائمی مجلس خلق این شهر تأسیس شده، جمع‌آوری نظرات عمومی قانون‌گذاری را با حکمرانی جامعه تلفیق کرده است. این جامعه با بهره‌گیری از مکانیسم “بحث روز جمعه”، رویکردی مبتنی بر بحث و عمل ایجاد کرده است. برای حل مشکلاتی مانند دشواری پارکینگ که توسط ساکنان مطرح شده، احزاب مختلف از جمله نمایندگان مجلس خلق محلی، متخصصان حقوقی و نمایندگان ساکنان وارد مذاکره می‌شوند تا اجرای پروژه‌هایی مانند نصب ایستگاه‌های شارژ هوشمند و نوسازی محله‌های قدیمی تسهیل شود.

** صلح؛ بخشی ضروری از چارچوب نهادی چین

سنت غنی صلح چین، یکی از جنبه های اساسی چارچوب نهادی حکمرانی و نظام این کشور است. مفاهیم سنتی چینی مانند “هماهنگی در تنوع” و “همکاری صلح‌آمیز” ریشه ای عمیق در حکمرانی تاریخی و معاصر این کشور دارد.

اصول پنج‌گانه همزیستی مسالمت‌آمیز که در سال ۱۹۵۴ از سوی چین و هند آغاز شد، به پایه و اساس اصلی سیاست خارجی چین تبدیل شده و در قانون اساسی آن ثبت شده است. از آن زمان، چین در تمام روابط بین‌المللی خود، به این اصول متعهد بوده و با استفاده از دیپلماسی و گفت و گو، به ترویج صلح و کمک به حل مناقشات جهانی از جمله مناقشه جاری روسیه و اوکراین، مناقشه اسرائیل و فلسطین، خلع سلاح هسته‌ای شبه‌جزیره کره و مسئله هسته‌ای ایران پرداخته است. نمونه بارز نقش صلح‌آفرین چین و نقطه عطفی مهم در دیپلماسی صلح، میانجی‌گری آن بین عربستان سعودی و ایران در سال ۲۰۲۳ بود که به آشتی و ازسرگیری روابط دیپلماتیک بین این دو کشور خاورمیانه انجامید.

** توسعه، معجزه اقتصادی بی‌سابقه

مقوله توسعه به ویژه در شرایط نامتعادل کنونی جهان، همچنان چالشی برای اکثر کشورها است. طی بیش از چهار دهه گذشته، چین توانسته یک معجزه اقتصادی بی‌سابقه در تاریخ خلق کند. بین سال‌های ۱۹۷۸ تا ۲۰۲۴، تولید ناخالص داخلی چین از ۳۶۷.۸۷ میلیارد یوان (۵۱.۳۴ میلیارد دلار) به ۱۳۴.۹ تریلیون یوان افزایش یافت که جهشی حیرت آور را نشان می دهد. این رشد حیرت انگیز همراه با ارتقای قابل توجه سطح زندگی مردم چین، میزان کارآیی و اثربخشی نظام این کشور را در روند ارتقا و تقویت توسعه نشان می‌دهد.

این دستاوردها و موفقیت ها، در واقع نتیجه نوآوری های نهادی و مستمری است که یک پتانسیل و توانایی بالقوه بسیار بزرگ را برای توسعه ایجاد کرده است. نظام سیاسی امروز چین ، حکایت از توجه به سرنوشت مشترک ، توسعه مشترک و همگرایی ارزش‌های جهانی است و نوید بخش آینده ای همراه با توسعه برای بشریت است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا