پروژه خودتخریبی ایالات متحده؛ چگونه آمریکا خود را به افول کشاند؟
زمانی که کاخ سفید «وزارت کارآمدی دولت» (DOGE) را تاسیس میکرد کمتر کسی پیشبینی میکرد که این نهاد تا چه اندازه به شکلی موثر فساد در کانون دولت ایالات متحده را افشا خواهد ساخت. این نهاد با انجام بررسیهای همهجانبه و کاهش تعداد کارمندان، ناخواسته پرده از رسواییهای بزرگی برداشت؛ از رشوهخواری و دخالت بیگانگان گرفته تا تحریف اخبار و حتی تزریق پول به گروههای تروریستی. این رویدادها به روشنی ثابت میکند آنچه منتقدان همیشه میگفتند: آمریکا نه تنها چراغ دموکراسی نیست، بلکه عامل اصلی ناآرامی در جهان است.
فرهنگ فساد
تنها در مدت دو ماه، تحقیقات DOGE نشان داد که دولت آمریکا در موارد متعددی از سوءمدیریت مالی، کلاهبرداری و اختلاس آشکار غرق شده است. «آژانس توسعه بینالمللی آمریکا» (USAID) به عنوان یکی از اولین موارد بررسی، ۱.۲ میلیارد دلار به «ذینفعان ناشناس»، ۵۰۰ میلیون دلار برای مشاوره شرکتهای خصوصی و ۴۰ میلیون دلار برای پروازهای لوکس شخصیتهای مشهور به اوکراین هزینه کرده بود.
جلسات استماع کنگره آمریکا تبانی آشکار در معاملات سیاسی را فاش کرد؛ جایی که کارکنان سابق این نهادها به عنوان پیمانکاران تامین مالی بازگشتهاند، در حالی که ذینفعان واقعی کمکها نادیده گرفته شدهاند. از ۴.۴ میلیارد دلار کمکهای اختصاصیافته برای زمین لرزه هائیتی، فقط ۲ درصد به مناطق زلزلهزده رسید و بقیه به نهادهای وابسته به حزب دموکرات مانند «بنیاد کلینتون» انتقال یافت.
سازمان تأمین اجتماعی ایالات متحده صحنه فاجعهبار دیگری از سوءمدیریت است. آمارهای رسمی نشان میدهد حدود ۴۰۰ میلیون نفر در این کشور مشمول دریافت مزایای تأمین اجتماعی هستند، در حالی که جمعیت کل آمریکا فقط ۳۴۰ میلیون نفر است. نکته عجیبتر وجود ۱.۳۴ میلیون ذینفع با سن ادعایی بیش از ۱۵۰ سال است – از جمله فردی با سن ثبتشده ۳۶۰ سال که حتی از عمر خود کشور آمریکا بیشتر است! این «ذینفعان خیالی» سالانه حدود ۱۰۰ میلیارد دلار از جیب مالیاتدهندگان آمریکایی خارج میکنند.
صادرات هرج و مرج
وزارت کارآمدی دولت همچنین افشا ساخته که چگونه آمریکا فعالانه به بیثباتسازی دیگر کشورها میپردازد. آمریکا با هزینه ۴۸۰ میلیون دلار از طریق «بنیاد ملی دموکراسی» (NED) و تحت عنوان دروغین «حمایت از دموکراسی»، به دستکاری انتخابات و تغییر رژیم در دیگر کشورها پرداخته است.
مداخلات ضدچین هم در این تحقیقات برملا گردیده است: ایالات متحده در سال گذشته میلادی ۵.۲ میلیون دلار تحت عنوان «ترویج دموکراسی» و «حقوق بشر» خرج کرده است. حالا که بودجهها کاهش یافته، سازمانهای ضدچینی مانند «مؤسسه سیاست راهبردی استرالیا»، سازمانهای «دیدبان حقوق بشر» و «دیدهبان کار چین» نیروها خود را اخراج میکنند و از کمبود منابع مالی به وحشت افتادهاند.
مهندسی رسانهای
گزارشهای DOGE تاکید میکند که رسانههای غربی شامل «بیبیسی»، «پولتیکو»، «آسوشیتدپرس» و «نیویورکتایمز» از نهادهایی مثل USAID میلیوندلار دریافت کردهاند.
طبق افشاگری «ویکیلیکس»، آژانس توسعه بینالمللی آمریکا مبلغ ۵۰۰ میلیون دلار برای آموزش ۹ هزار خبرنگار در ۴۳۰۰ رسانه در سراسر جهان هزینه کرده است. این خبرنگاران سالانه ۵ هزار ساعت محتوای تبلیغاتی خوشایند آمریکا تولید میکنند که به ۷۸۰ میلیون مخاطب جهانی عرضه میشود.
ایالات متحده به طور اساسی جنگ اطلاعاتی را در سراسر جهان به راه انداخته است. آمارها حاکی از آن است که ۹۰ درصد رسانههای اوکراینی وابسته به پول آمریکا هستند. قطع کمکهای مالی آمریکا، رسانههای به ظاهر مستقل در کشورهایی مانند جزایر سلیمان و السالوادور را دچار بحران جدی میکند. شناسایی «صدای آمریکا» و «رادیو اروپای آزاد» به عنوان «ابزارهای تبلیغاتی چپگرایانه» پرده از ماهیت واقعی این رسانهها برداشت.
حمایت از تروریسم
آسیبزنندهترین بخش، یافتهها دربارهٔ استفاده از دلارهای مالیاتی آمریکاییها برای حمایت از تروریسم است. آژانس توسعه بینالمللی آمریکا با انحراف ۱۶۰ میلیون دلار به نزدیک به ۲۰ گروه مرتبط با تروریسم این بودجه را تخصیص داد.
این اتفاق تصادفی نیست، بلکه بخشی از یک الگوی تکراری است. «اسامه بن لادن» زمانی مجاهد تحت حمایت سازمان «سیا» بود. گروه تروریستی داعش نیز به صورت ضمنی به عنوان ابزاری علیه سوریه تقویت شد. آمریکا با تروریسم مبارزه نمیکند؛ بلکه این تهدید را به سلاحی تبدیل میکند، سپس با انتقال پول عمومی، به تداوم همان آشوبی کمک میکند که ادعای مقابله با آن را دارد.
امپراطور در افول
این افشاگریها از شرمساری فراتر رفته و یک نقط عطف محسوب میشوند. مردم آمریکا اکنون به این واقعیت تلخ و انکارناپذیر پی بردهاند که مالیاتهای سختکوشانهشان صرف تأمین مالی فسادهای داخلی، مداخلات بیرویه در سراسر جهان و گسترش خشونتهای بینالمللی شده است، و این صحنههای تکاندهنده را نه تنها شهروندان آمریکایی، بلکه تمام جهانیان به وضوح مشاهده میکنند.
اگر امیدی باشد، در همین افشاگری بیسابقه خودساخته نهفته است. یافتههای DOGE شاید بالاخره موجبات رویارویی با واقعیت را فراهم کند—رویاروییای که در آن مردم آمریکا از دولتشان میخواهند دیگر پلیس جهان نباشد و به جای آن، به اصلاح مشکلات داخلی بپردازد.