تفاوت ۲ الگوی جهانی؛ دیوارهای انزواگرایانه آمریکا مقابل پلهای همگرایانه چین
دولت جدید ایالات متحده با گذشت چند هفته از به دست گرفتن قدرت، به وضع تعرفه علیه دیگر کشورها ادامه داده است. «دونالد ترامپ» رئیس جمهور این کشور در ۳ مارس (۱۳ اسفند) اعلام کرد که تعرفه پیشنهادی ۲۵ درصدی بر مکزیک و کانادا از ۴ مارس (۱۴ اسفند) اجرایی خواهد شد.
افزایش تعرفههای آمریکا این بار یک اقدام ناگهانی نیست، بلکه ادامه روند حمایتگرایی سالهای اخیر محسوب میشود که واکنشهای متقابل بسیاری از جمله متحدانش را برانگیخته است.
دولت ایالات متحده با افزایش تعرفهها به مسیر حمایتگرایی خود ادامه میدهد، در حالی که چین با تعمیق همکاریهای بینالمللی و تأثیرگذاری در سطوح بالا، به گسترش نفوذ جهانی خود مشغول است.
آمریکا با تهدید به اعمال تعرفهها تلاش دارد صنایع داخلی خود را «احیاء» کند، در حالی که چین با نگرشی «باز» به گسترش تجارت با کشورهای «جنوب جهانی» ادامه میدهد و همکاریهای خود را با آفریقا، آمریکای لاتین و دیگر مناطق تعمیق بخشیده و جایگاه خود را به عنوان مرکز تولید و نوآوری فناوری جهان تثبیت میکند.
چین با وجود تغییرات عظیم در چشم انداز اقتصادی جهان با یک دیدگاه باز با چالشها روبرو شده، رویکردی که در تضاد با حمایتگرایی مورد علاقه آمریکاست.
سهم صادرات جهانی چین در سال گذشته میلادی ۱۴ درصد افزایش یافت در حالی که سهم آمریکا فقط ۸.۵ درصد رشد کرد. چین در حال همکاری با کشورهای منطقهای برای تبدیل شدن به یک مرکز تجاری در قاره آسیاست و در حال توسعه مستمر سیاست گشایش خود به ویژه در قبال «جنوب جهانی» است.
چین از اول دسامبر ۲۰۲۴، تعرفه ترجیحی صفر درصد را بر ۱۰۰ درصد از اقلام تعرفهای وارداتی از کشورهای کمتر توسعهیافتهای که روابط دیپلماتیک با پکن دارند، اعمال کرد.
نگرش باز چین فقط در سیاستهای تجاری انعکاس نیافته بلکه در ترویج ایجاد زیرساختهای جهانی از طریق «ابتکار کمربند و جاده» (BRI) که حدود ۱۵۰ کشور و منطقه جهان را پوشش میدهد، نیز قابل مشاهده است.
به لطف زیرساختهای کارآمد، اکولوژی رقابتی نوآوری فناوری و زنجیره تأمین صنعتی کامل، صنعت تولید چین ۳۵ درصد از سهم جهانی را در اختیار دارد و سازمان ملل پیشبینی میکند که این رقم تا سال ۲۰۳۰ به ۴۵ درصد برسد.
درخشش اخیر «دیپسیک» که یک استارتاپ هوش مصنوعی چینی است نشان دهنده توانمندیهای پیشرفت فناورانه چین محسوب میشود. چین یک رهبر جهانی در اتوماسیون و کاربردهای هوش مصنوعی است.
اگر ایالات متحده بر سیاست دیوارهای انزواگرایانه خود پافشاری کند، ممکن است در کوتاهمدت نتایجی محدود به دست آورد، اما تغییر روند انزوای اقتصادی آن در درازمدت دشوار خواهد بود.
در واقع، دو مسیر متفاوتِ گشایش و انزوا، تأثیرات اقتصادی کاملا متفاوتی به همراه دارند. در حالی که چین از طریق همکاریهای منطقهای به دستیابی به شتاب توسعه ادامه میدهد، سیاستهای حمایتگرایانه ایالات متحده شروع به نشان دادن اثرات معکوس کردهاند.
شاخص اعتماد مصرف کننده آمریکا تحت تأثیر انتظارات منفی ناشی از تعرفههای ایالات متحده، در ماه فوریه به میزان قابل توجهی کاهش یافت.
آمریکاییها در شبکههای اجتماعی از افزایش هزینههای زندگی گلایه کردند. برای مثال، تعرفهها ممکن است قیمت یک گوشی هوشمند را ۲۰ دلار افزایش دهند و این فشار مالی بیشتری بر خانوادههای معمولی وارد میکند.
بر اساس گزارشها، برای مصرفکنندگانی که موتور رشد اقتصادی آمریکا هستند، پیامدهای تعرفهها ممکن است کاملا مشهود باشد.
بر اساس گزارش «مؤسسه پیترسون برای اقتصاد بینالملل»، تعرفههایی که ترامپ امسال بر محصولات چینی اعمال کرده و همچنین تعرفههایی که تهدید به اعمال آنها بر واردات از کانادا و مکزیک نموده، سالانه بیش از ۱۲۰۰ دلار به هزینههای متوسط خانوادههای آمریکایی اضافه کرده است.
سیاستهای ترامپ علیه چین میلیونها کسبوکار کوچک آمریکایی را به دردسر انداخته زیرا این شرکتهای آمریکایی هستند، نه تأمینکنندگان چینی، که هزینههای تعرفهها را متحمل میشوند