چین – آفریقا؛ خیلی دور، خیلی نزدیک

در نخستین روزهای سال جدید میلادی، وانگ یی وزیر امور خارجه چین راهی سفری شش روزه به چهار کشور آفریقایی در آن سوی کره زمین می شود؛ سفری که اولین ماموریت خارجی دیپلمات ارشد دولت چین در سال ۲۰۲۵ به شمار می رود و پیام های مهمی برای آفریقا و جهان به همراه دارد.

سفر وانگ یی به چهار کشور نامیبیا، جمهوری کنگو، چاد و نیجریه در اولین روزهای سال جدید میلادی که تنها کمتر از چهار ماه بعد از رویداد بزرگ نشست سران کشورهای آفریقایی به میزبانی پکن در سپتامبر ۲۰۲۴ (شهویور ۱۴۰۳) با هدف پیگیری و اجرای توافق های حاصل شدن در آن نشست انجام می شود، حکایت از آن دارد که قاره سیاه و ظرفیت های عظیم مردمی، منابع طبیعی، پتانسیل های کشاورزی و صنعتی و … آن جایگاهی منحصر به فرد در سیاست خارجی و تجارت خارجی جمهوری خلق چین دارد.

«نشست سران مجمع همکاری چین-آفریقا ۲۰۲۴» از ۴ تا ۶ سپتامبر (۱۴ تا ۱۶ شهریور) به میزبانی پکن و با شعار «دست در دست هم برای ترویج مدرنیزاسیون و ساخت جامعه سطح بالای چین-آفریقا با سرنوشت مشترک» برگزار شد؛ شعاری که مردم، جوامع و کشورهای آفریقایی دهها سال است آرزوی تحقق آن را داشته اند اما حضور استعماری و استثماری برخی دولت های غربی در بسیاری از کشورهای آفریقایی با هدف چپاول منابع سرشار این کشورها، حتی فکر کردن به واژه هایی مثل مدرنیزاسیون، توسعه و سرنوشت مشترک را برای آنها به یک رویای دست نیافتنی تبدیل کرده بود.

سیاست ها و رویکردهای چین به عنوان دومین قدرت اقتصادی جهان و بزرگترین قدرت فناوری، صنعت، تولید و تجارت در جهان، به ویژه در چند سال اخیر، امیدهای فراوانی را در دل مردم خسته از استعمار و استثمار آفریقا ایجاد کرده است. علاوه بر توانمندی های فوق العاده چین در حوزه های فناوریِ، صنایع مختلف، تولید و اقتصاد، ابتکارهای جهان شمول شی جین پینگ رئیس جمهوری خلق چین مبنی بر  ضرورت توسعه مشترک همه جوامع و کشور در کنار یکدیگر، تاکید بر جا نماندن کشورها از روند مدرنیزاسیون و مهم تر از همه، اهمیت و ضرورت شکل گیری سرنوشتی مشترک برای تمام بشریت، اشتیاق و تمایل فراوانی را برای جوامع و کشورهای آفریقایی در گسترش مناسبات با چین ایجاد کرده است.

با وجود تبلیغات مسموم و فضاسازی های بسیاری از رسانه های غربی که تلاش می کنند با هدف ترویج چین ستیزی و چین هراسی بین افکار عمومی جهان، روابط و همکاری های فزاینده چین و آفریقا را نوعی استعمار و استثمار نوین جلوه دهند و با استفاده از عبارات عوام فریبانه نظیر “تله بدهی چین برای آفریقا”، تقلا می کنند تا مانع از نزدیک شدن مردم و جوامع آفریقا به چین شوند، اما آثار و نتایج ملموس همکاری دو جانبه و برد-برد به معنای واقعی باعث شده تا افکار عمومی قاره سیاه آنچه را که با چشم خود مشاهده می کنند و در روند توسعه و پیشرفت کشورهای خود لمس می کنند، بپذیرند.

سرمایه گذاری های چین در کشورهای مختلف قاره آفریقا در راستای رویکرد این کشور در چارچوب همکاری های برد-برد، از یک سو موجب تامین منافع چین از طریق تامین بخشی از نیازهای این کشور به برخی منابع طبیعی، واردات محصولات کشاورزی و … از آفریقا می شود و در مقابل، توسعه، پیشرفت، فقرزدایی و حرکت در مسیر مدرنیزاسیون را برای آفریقا به دنبال دارد.

 سخنرانی مهم رئیس جمهوری چین  در نشست مجمع سران چین-آفریقا در سپتامبر ۲۰۲۴ و مطرح کردن نکاتی مهم و کلیدی در سخنان خود در خصوص اهمیت جایگاه آفریقا در سیاست ها و برنامه های کلان چین، باعث تقویت بیش از پیش نگاه مثبت سران کشورهای آفریقایی به توسعه مناسبات با چین شد.

شی جین پینگ در سخنانش در آن نشست تأکید کرد چین و آفریقا باید مشترکا روند مدرنیزاسیون خود را به طور منصفانه، عاقلانه، باز، متکی بر منافع مشترک، مردم‌محور، فراگیر و در محیطی دوستانه، صلح‌آمیز و امن به پیش ببرند.

او با اشاره به متعلق بودن یک سوم کل جمعیت دنیا به چین و آفریقا گفت، بدون مدرن‌ شدن چین و آفریقا، مدرنیزاسیون در جهان محقق نخواهد شد.

رهبر چین تأکید کرد که نباید گذاشت هیچ یک از کشورهای آفریقایی از روند مدرنیزاسیون جا بماند و از جمعیت ۲.۸ میلیاردی چین و کشورهای آفریقایی دعوت کرد که در این روند دست به دست یکدیگر بدهند و در کنار تحقق مدرنیزاسیون خود به مدرنیزاسیون همه کشورهای «جنوب جهانی» و سوق دادن جهان به سمت صلح، امنیت، شکوفایی و پیشرفت کمک کنند.

شی جین پینگ رئیس جمهوری چین در ملاقات های مهم خود با سران کشورهای خارجی از جمله همتای آمریکایی خود و در برخی سخنرانی هایش این جمله معروف و مهم را بارها تکرار کرده است که “جهان به اندازه کافی برای پیشرفت همه کشورها بزرگ است”. این سخن شی به این معناست که همه کشورها می توانند در کنار هم روند پیشرفت و توسعه را طی کنند و پیشرفت هر کشوری نه تنها مانع توسعه دیگر کشورها نمی شود، بلکه می تواند موتور محرکی برای تقویت پیشرفت دیگران نیز باشد. این موضوع می تواند یکی از مصداق های اصلی «سرنوشت مشترک برای همه بشریت» باشد.

در سال ۲۰۲۳ یک اندیشکده کنیایی به نام “شبکه اقتصادی بین منطقه ای” نتیجه تحقیقی را در سطح قاره آفریقا منتشر و اعلام کرد که طرح های زیرساختی توسعه ای چین در آفریقا از کارایی و تاثیرگذاری بهتری در مقایسه با موارد مشابه اروپایی و یا آمریکایی آن برخوردارند.

براساس این تحقیق، تمایل ملت ها و کشورهای آفریقایی برای گسترش روابط  با چین نسبت به روابط با غربی ها ۷۵ درصد در مقابل ۲۵ درصد است.

«انتونیو گوترش»، دبیر کل سازمان ملل متحد هم بعد از نشست مجمع سران چین و آفریقا در سال ۲۰۲۴ و در تایید رویکردهای چین در قبال آفریقا گفت: همکاری چین و آفریقا نمونه‌ای از همکاری جنوب-جنوب به شمار می‌رود. «ابتکار توسعه جهانی» که توسط چین مطرح شده با اهداف توسعه پایدار سازمان ملل متحد هماهنگ است. در این اجلاس سران، ما برای بار دیگر شاهد اهمیتی بودیم که چین برای توسعه پایدار قائل است و آن را حامل مهم همکاری چین و آفریقا می‌داند. همکاری چین-آفریقا بی شک نیرومحرکه‌ای قوی برای دستیابی به اهداف برنامه ۲۰۳۰ توسعه پایدار خواهد بود.

چین به عنوان مبتکر طرح اقتصادی و تجاری جهانی بزرگ به نام ” کمربند و جاده” که می تواند برخی کشورهای آفریقایی را هم بطور مستقیم یا غیرمستقیم دربر گیرد، و به عنوان کشوری که هیچ نقطه تاریکی در تاریخ آن از منظر استعمارگری علیه دیگر کشورها دیده نمی شود، شعارهایی اصولی نظیر توجه به تمدن جهانی، پیشرفت و توسعه مشترک برای همه بشریت، سرنوشت مشترک انسان ها و روابط بر اساس منافع و احترام متقابل و برد-برد را اساس روابط  خود با دیگر کشورها قرار داده و به همین دلیل است که هر روز  بر تمایل ملت ها و کشورهای گوشه و کنار جهان برای افزایش مناسبات با چین افزوده می شود.

در توضیح دلایل موفقیت چین در توسعه مناسبات با آفریقا باید گفت از آنجا که چین “بدون نگاه استعماری و با نگاه توسعه روابط عادلانه و برد-برد” خدمات مختلفی را در حوزه احداث جاده، راه آهن، پل ها، هواپیمایی، بنادر، سدها، آسمان خراش ها، بهداشت و درمان، همکاری های بانکی و اعطای وام های بدون بهره برای سرمایه گذاری های زیربنایی، کشاورزی، علمی –فناوری و حتی هوا و فضا و غیره  در اختیار آفریقایی ها قرار داده و می دهد، این خدمات به راحتی توانسته است بطور نسبی به یک توسعه پایدار در این قاره بیانجامد.

تحلیلگران رویکرد یک دهه گذشته چین به کشورهای آفریقایی را استثنایی توصیف می کنند، چرا که چین هنگام اعطای این وام‌های سخاوتمندانه، همراه با نقشه راه، پروژه، نیروی انسانی و امکانات استفاده از منابع مالی به این کشورها، برخلاف نهادهای مالی بین‌المللی و برخی کشورهای غربی، در ازای پرداخت وام، بدنبال دخالت در امور داخلی کشورهای وام گیرنده نیست.

مدل همکاری چین با کشورهای آفریقایی یک تفاوت دیگر نیز با مدل های غربی دارد؛ به عنوان مثال چین در حالی نقش و فعالیت همه جانبه خود را همراه با احترام در سراسر آفریقا گسترش می‌دهد که برخلاف قدرت‌های استعماری اروپایی، سابقه خشونت، برده داری و نسل کشی ندارد و همین امر هم باعث مقبولیت بیش‌تر این کشور نزد مردمان و دولت‌های آفریقایی شده است.

گسترش فزاینده روابط و توسعه همکاری های چین و قاره آفریقا در طیف وسیعی از زمینه های گوناگون، سخت موجب نگرانی برخی قدرتهای سلطه جو و یکجانبه گرا از جمله آمریکا شده است.

اگرچه آمریکا هنوز با برخورداری از بزرگترین ناوگان نظامی (۲۹ پایگاه نظامی در ۱۵ کشور آفریقایی) یک بازیگر مهم در قاره آفریقا به شمار می رود، اما با افزایش گرایش های اقتصادی و سیاسی و حتی فرهنگی کشورهای آفریقایی به سوی چین ، ناگزیر باید شاهد کمرنگ شدن نقش آمریکا در قاره سیاه بود؛ روندی که چین آن را نه لزوما با قدرت سخت، بلکه با قدرت نرم پیش برده و توانسته به عنوان یک شریک قابل اعتماد، توجه و اعتماد ملت های آفریقا را به خود جلب کند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا